عنوان مقاله :
بازخواني انديشه هاي سارتر در آثار جلال آل احمد با تمركز بر داستانِ زندگي كه گريخت
پديد آورندگان :
ترابي ، بيتا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه زبان وادبيات فرانسه , ميرزا حسابي ، جعفر جهانگير دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه زبان و ادبيات فرانسه
كليدواژه :
آل احمد , سارتر , ادبيات متعهد , رنج , وانهادگي , ناعدالتي اجتماعي
چكيده فارسي :
اگزيستانسياليسم يكي از مكاتب فلسفي است كه به واسطۀ نگاه خاص و تاكيدي كه بر «انسان» دارد، از جايگاهي ويژه در ادبيات، بهويژه رمان و نمايشنامه برخوردار است. انسان در جهان اگزيستانسيال موجودي تنها و رهاشده است كه بايد به فرياد خود برسد، زيرا هيچ واجبالوجودي به او كمك نخواهد كرد. انديشمندان ايراني در دهههاي چهل و پنجاه توجه خاصي به اين مكتب، بهويژه از منظر سارتر داشتند و آثار متعددي خلق كردند. جلالآلاحمد يكي از اين روشنفكران و نويسندگان بود كه در مقطعي از حيات ادبي خود تحت تأثير انديشههاي سارتر قرار داشت. در داستان كوتاه «زندگي كه گريخت»، او بهعنوان يك «نويسنده متعهد»، به شرح مصائب و رنجهاي يك كارگر باربر ساده ميپردازد و تلاش ميكند راهي براي خروج از بنبست بيعدالتي اجتماعي بيابد. اين مقاله تلاش دارد تا مفهوم رنج در اين داستان را بررسي كند و به واسطۀ آن تاثير انديشههاي سارتر بر آثار آل احمد را واكاوي كند. اين تحقيق براي بررسي مفهوم ذكرشده از روش توصيفي ـ تحليلي و مطالعه تطبيقي سود ميبرد تا عناصر و مؤلفههاي مكتب اگزيستانسياليسم (بهويژه تفكرات سارتر) را در آثار آلاحمد بيابد. برآيند اين مقاله نشان ميدهد رنجي كه آل احمد آن را به تصوير كشيده است، رو به نااميدي و انفعال ندارد، او در پسِ ترسيم اين رنج، در صدد بهبود و سامان بخشي اوضاع نابسامان كارگران است و اين رويكرد برآمده از نظريه «نويسنده متعهدي» است كه سارتر از آن سخن ميگويد.
عنوان نشريه :
ادبيات تطبيقي - دانشگاه شهيد باهنر كرمان
عنوان نشريه :
ادبيات تطبيقي - دانشگاه شهيد باهنر كرمان