عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي معراجنامههاي بايزيد و روزبهان بقلي با رويكرد تحليل گفتمان انتقادي فركلاف
پديد آورندگان :
حكيما ، فاطمه دانشگاه فرهنگيان قزوين , قاسمي ، مرتضي دانشگاه فرهنگيان قزوين , حسن رضايي ، حسين دانشگاه فرهنگيان قزوين
كليدواژه :
معراج , بايزيد بسطامي , روزبهان بقلي , تحليل گفتمان , فركلاف
چكيده فارسي :
تحليل گفتمان انتقادي دربارۀ چگونگي و چرايي توليد گفتمان سخن ميگويد و با توجه به بافتِ درونزباني و برونزباني سعي در موشكافي گفتمانِ توليدشده دارد. پژوهش پيشرو با روش تحليلي – تطبيقي بخشهايي از معراجنامۀ بايزيد بسطامي و روزبهان بقلي را با تكيه بر مدل نورمن فركلاف بازنگري كردهاست. نتايج نشان ميدهد كه بايزيد و روزبهان با انتخاب واژگان و نحو خاص، گفتمان متمايزِ عرفاني خود را توليد و بازآفريني كردهاند. مكاشفه، گفتوگو و تجلي سه پايۀ مشترك معراج بايزيد و بقلي است، اما ساختار فكري، ايدئولوژيكي و عرفاني هر كدام تفاوتهاي ظريفي دارد. گفتمان عرفاني بايزيد بر محور من (انسان)/ خدا (او) شكل گرفتهاست و در آن ميانجي يا واسطهاي وجود ندارد كه در طي تهذيب نفس و كشش الهي انانيت زايل و هويت انسان با فنا شدن در حق، مستحيل ميشود و جز حق چيزي باقي نميماند، اما گفتمان روزبهان حول محور شخصيتهاي روزبهان (انسان)، ملائكه، خضر و خدا شكل گرفتهاست. در اين گفتمان ملائكه و خضر واسطۀ بين او و خداوند هستند و خضر نمادِ پير و راهنماي انسان است. ضمناً در پايان معراجِ بايزيد همة صفات اشارات و زبان او توحيدي شدهاست، اما روزبهان از خداوند طلب فرجام نيك دارد. روزبهان از مرگ ميهراسد و بايزيد به حق پيوستهاست. سهم بايزيد در عرفان اصيل ايراني اسلامي به مراتب از روزبهان برجستهتر است.
عنوان نشريه :
ادبيات تطبيقي - دانشگاه شهيد باهنر كرمان
عنوان نشريه :
ادبيات تطبيقي - دانشگاه شهيد باهنر كرمان