عنوان مقاله :
مطالعۀ تطبيقي تحولات علم اجتماعي در عصر توتاليتاريسم (تجربۀ آلمان، شوروي و چين)
پديد آورندگان :
احمدي ، حسين دانشگاه فرهنگيان - گروه آموزش علوم اجتماعي , كسرايي ، محمدسالار پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي - پژوهشكده مطالعات اجتماعي - گروه جامعه شناسي نظري – فرهنگي
كليدواژه :
جامعهشناسيِ جامعهشناسي , توتاليتاريسم , هجرت انديشۀ اجتماعي , شوروي , چين , آلمان نازي
چكيده فارسي :
حاكميتهاي توتاليتر داراي مشخصات خاص خود هستند كه در حد امكان اين مشخصات را در عرصههاي ديگر بهويژه علم و نظام دانشگاهي بازتوليد ميكنند. مطالعۀ چالش بين علوم اجتماعي و حاكميت توتاليتر ميتواند در زمينۀ رشد علم اجتماعي راهگشا باشد. هدف اين مطالعه مقايسۀ تطبيقي ـ تاريخي اين رابطه در برههاي از حاكميت توتاليتر در آلمان، شوروي و چين است. روش مطالعه مقايسۀ تطبيقي ـ تاريخي بوده و تجربيات گزارششده در سه مورد آلمان نازي، اتحاد جماهير شوروي و جمهوري خلق چين موردمقايسۀ تاريخي قرار گرفتهاند. گردآوري دادهها از منابع دستدوم صورت گرفته و تحليلها به شيوۀ مقايسه ـ تاريخي ارائه شدهاند. يافتههاي تحقيق برخي شباهتها و تفاوتها را بين توتاليتاريسم نازيستي و كمونيستي نشان داد. توتاليتاريسم نازيستي ذهنيت منفي نسبتبه علم اجتماعي داشته و از هرگونه نهادسازي اجتناب كرده و با ايجاد انسداد در مقابل فعاليت دانشمندان زمينه را براي هجرت انديشۀ اجتماعي فراهم كرده است، درحاليكه توتاليتاريسم كمونيستي ذهنيت مثبت به علم اجتماعي داشته و سعي كرده است با نهادسازي براي توليد علم اجتماعي همسو، دانشمندان اين حوزه را جذب كند. هردو شكل توتاليتاريسم در اوج استبداد خود طالب علم اجتماعي وابسته به حاكميت، غيرانتقادي، كميگرا، كاربردي و مفيد براي تداوم قدرت بودهاند.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي تاريخي
عنوان نشريه :
جامعه شناسي تاريخي