ارائه مدل تقليد از كسب‌وكارهاي كارآفرينانه بر اساس نظريه تلنگر با رويكرد مدلسازي ساختاري تفسيري (مطالعه موردي: كسب‌وكارهاي تاكسي اينترنتي در ايران)

يكي از چالش‌هاي كسب‌وكارهاي جديد و نوآورانه، تقليد و كپي‌برداري توسط تازه‌واردان است. تقليدكنندگان تازه‌وارد اغلب با شكست مواجه شده و هزينه‌هايي را به نوآوران پيش‌گام وارد مي‌كنند. هدف از اين پژوهش تحليل تأثير كارآفرينان پيش‌گام بر رفتار ديگر عوامل اقتصادي بازار و تقليد كنندگان از آن‌ها است. براي اولين‌ بار نقش نظريه تلنگر در تقليد از كسب‌وكارهاي كارآفرينانه مدل‌سازي شده است. اين پژوهش از منظر هدف كاربردي است و از رويكرد روش‌شناسي در دسته پژوهش‌هاي آميخته اكتشافي قرار مي‌گيرد كه در دو گام تحليل مضمون و مدل‌سازي ساختاري تفسيري (ISM) صورت پذيرفته است. جامعه آماري پژوهش حاضر متشكل از دو گروه است، گروه اول به‌واسطه مطالعه موردي بودن پژوهش نمونه‌هاي داخلي كسب‌وكارهايي از جنس تاكسي اينترنتي در سال 1401 همچون اسنپ، تپسي و ماكسيم را در برمي‌گيرد. گروه دوم متشكل از پانزده نفر خبرگان دانشگاهي و مديران و مؤسسان كسب‌وكارهاي كارآفرينانه هستند كه با عنوان گروه خبرگان در نظر گرفته شده اند. جمع‌آوري داده‌ها با استفاده از مصاحبه نيمه‌ساختاريافته و بررسي مصاحبه‌ها و سخنراني‌هاي مديران كسب‌وكارهاي مذكور، صورت پذيرفته است. يافته‌هاي پژوهش، مدل مفهومي چهارسطحي متشكل از چهارده مضمون را نشان مي‌دهد كه از جمله آن‌ها مي‌توان به ارتباطات، آمادگي ذهني و انگيزه اشاره نمود. با استفاده از تحليل ميك مك، مضمون ميهن‌پرستي به‌عنوان متغير مستقل، مضمون الگوبرداري به‌عنوان متغير وابسته و مضمون اثر نورافكن به‌عنوان متغير پيوندي شناسايي شد.