عنوان مقاله :
اثر كشت مخلوط گندم زمستانه با ماشك و شبدر بر جمعيت علفهاي هرز تحت سيستمهاي مختلف شخم
پديد آورندگان :
اميني ، اخلاص دانشگاه ايلام - دانشكده كشاورزي , تاب ، عليرضا دانشگاه ايلام - دانشكده كشاورزي - گروه زراعت و اصلاح نباتات , راديستي ، امانول دانشگاه فرارا - گروه علوم شيميايي و دارويي
كليدواژه :
الگوي كشت , خاكورزي حفاظتي , شاخص تنوع , شبدر , ماشك
چكيده فارسي :
اهداف: مشكلات زيستمحيطي ناشي از كاربرد بيرويه علفكشها و مقاومت علفهايهرز به آنها، لزوم توسعه راهكارهاي زراعي بهعنوان يك روش ايمنتر و كمهزينهتر براي مديريت علفهايهرز را از الويتهاي كشاورزي پايدار قرار داده است. اين مطالعه بهمنظور بررسي اثر كشت مخلوط گندم با شبدر ايراني (Trifolium resupinatum L.) و ماشك گلخوشهاي (Vicia villosa Roth.) بر جمعيت و تنوع علفهايهرز تحت سامانههاي مختلف خاكورزي انجام گرفت.مواد و روشها: آزمايش بهصورت كرتهاي خرد شده در قالب طرح پايه بلوكهاي كامل تصادفي با سه تكرار در مزرعه تحقيقاتي دانشگاه ايلام طي دو سال زراعي 98-1397 و 99-1398 انجام گرفت. خاكورزي بهعنوان عامل اصلي در سه سطح (خاكورزي متداول، خاكورزي حداقل و بيخاكورزي) و الگوهاي مختلف كشت شامل كشت خالص گندم، كشت خالص شبدر، كشت خالص ماشك، كشت مخلوط افزايشي 100 درصد گندم+ 50 درصد شبدر، كشت مخلوط افزايشي 100 درصد گندم+ 50 درصد ماشك و شاهد (بدون كشت) بهعنوان فاكتور فرعي در نظر گرفته شدند. نتايج: نتايج نشان داد كه سيستم هاي بي خاك ورزي و خاك ورزي حداقل به ترتيب داراي بيشترين و كمترين تراكم علف هاي هرز بودند. كاهش تراكم بوته علفهايهرز در الگوي كاشت گندم+ ماشك و گندم+ شبدر تحت بيخاكورزي نسبت به تيمار شاهد بهترتيب 80.72 و 65.99 درصد و در خاكورزي حداقل 91.60 و 77.71 درصد و در خاكورزي متداول 80.04 و 70.83 درصد بود. كمترين شاخص تنوع شانون-وينر، شاخص تنوع بريلويين، شاخص يكنواختي و غناي گونهاي مارگالف و بيشترين شاخص غالبيت سيمپسون در سامانه بيخاكورزي مشاهده شد. نتيجهگيري: كشت مخلوط ماشك با گندم در سامانههاي خاكورزي حفاظتي و متداول توانست علفهايهرز را تا سطح مناسبي كاهش دهد و اين راهكار ميتواند بهعنوان روشي مؤثر در راستاي كشاورزي پايدار مورد استفاده قرار گيرد.
عنوان نشريه :
دانش كشاورزي و توليد پايدار
عنوان نشريه :
دانش كشاورزي و توليد پايدار