اشتغال زنان و پايداري خانواده : ارائه يك رهيافت جديد براي حل تعارضات در تحقيقات پيشين

اين مقاله با هدف بررسي تاثير اشتغال زنان متاهل برپايداري خانواده هايشان شكل گرفته است.براي پاسخ نيازمند مقايسه بين دو گروه نمونه از خانواده هايي بوديم كه در زمينه اشتغال يا عدم اشتغال زن متفاوت بودند.بر همين اساس پيمايشي بين زنان متاهل25 تا 45 ساله صورت گرفته است. سازه پايداري خانواده را با ده مولفه پايداري سنجيديم.ناهمسازي موجود درداده ها را با تحليل عاملي اكتشافي در ابعاد متغير پايداري خانواده تبيين نموديم كه در طي آن مشخص شدكه اين سازه داراي سه مولفه ناهمساز و متفاوت با همديگر است.به بياني ديگردرجامعه فعلي ما، سه نوع خانواده پايدار وجود دارد كه بر حسب نوع نقش مسلط زن يا مرد، با همديگر تمايز دارند. بنابراين اين مفهوم وسيع تر از آن است كه بتوان آن را در يك غالب مطرح نمود نتايج متفاوت تحقيقات پيشين نيز از اينجا سرچشمه مي گيرد. ساختارخانواده درجامعه هدف نزديك به 73 درصد از مدل اقتدارگرايانه پيروي ميكندكه بيش از50 درصدآن سهم خانواده هايي با اقتدارمردانه است.با وجود تاثير معنا دار اشتغال زنان بر ابعاد سازه پايداري خانواده،سهم اين تاثير فقط 10درصد است و اشتغال زنان علي رغم آنچه به نظر مي رسد سهم مهمي از اين جهت ندارد.