عنوان مقاله :
چند شكلي هاي تك نوكلئوتيدي ژن كانديداي گيرنده دوپامين تيپ 3 (DOP3) مرتبط با رفتارهاي مقاومت بر عليه جرب واروا در زنبورعسل
پديد آورندگان :
سپهري ، بهزاد دانشگاه تبريز - دانشكده كشاورزي - گروه علوم دامي , عليجاني ، صادق دانشگاه تبريز - دانشكده كشاورزي - گروه علوم دامي , جوانمرد ، آرش دانشگاه تبريز - دانشكده كشاورزي - گروه علوم دامي , جانمحمدي ، حسين دانشگاه تبريز - دانشكده كشاورزي - گروه علوم دامي , حسن پور ، كريم دانشگاه تبريز - دانشكده كشاورزي - گروه علوم دامي
كليدواژه :
جرب واروا , چند شكلي تك نوكلئوتيدي , مكانيسم هاي مقاومت , ژن كانديدا , گيرنده دوپامين
چكيده فارسي :
مقدمه و هدف: آلودگي به جرب واروآ، جدي ترين تهديد و چالش براي صنعت پرورش زنبورعسل محسوب مي شود. اين انگلِ خارجي لزوماً در كلني زنبوران عسل زندگي كرده و به كلنيِ ها و متعاقبا توليد عسل، زيان هاي جبران ناپذيري وارد مي كند. در اين راستا، از جمله راهكارهاي مقابله پيشنهادي، استفاده از جرب كش ها مي باشد كه پيامدهاي منفي بر سلامتي زنبورعسل و مصرف كنندگان عسل دارد. جهت اجتناب از اين پيامدهاي منفي، روش هاي جايگزين مطمئن تري براي مبارزه با اين جرب نياز است و آن هم استفاده از سويه هاي ژنتيكي مقاوم و برنامه هاي انتخاب اصلاحي براي ايجاد كلني هاي با مقاومت نسبي بر عليه جرب واروا مي باشد. در كلني زنبورعسل چندين سازوكار فيزيولوژيكي و رفتاري براي مقاومت به جرب واروا وجود دارد كه مي توان با بررسي ارتباط آن ها با ژن هاي كانديداي شناسايي شده در خصوص مقاومت، مباني ژنتيكي مقاومت بر عليه جرب واروا در زنبورعسل را بهتر شناسايي نموده و در برنامه هاي اصلاحي استفاده نمود. هدف از پژوهش حاضر، شناسايي چند شكلي هاي تك نوكلئوتيدي (SNP) در ژن كانديداي موثر بر رفتارهاي دفاعي زنبورعسل در مقابل جرب واروا، يعني ژن گيرنده دوپامين (DOP3) در نمونه اي از توده جمعيت زنبورعسل ايراني بود. مواد و روشها: در پژوهش حاضر، در مجموع، تعداد 10 شفيره زنبور نر از كلني هايي كه براي حساسيت و مقاومت به جرب واروا تعيين فنوتيپ و تعيين ژنوتيپ شده بودند، (5 نمونه حساس و 5 نمونه مقاوم) انتخاب و استخراج DNA ژنومي بر پايه روش آزمايشگاهي CTAB انجام شد و در ادامه، واكنش زنجيره اي پلي مراز بر اساس آغازگرهاي اختصاصي ناحيه UTR ژن DOP3 انجام شد. پس از مشاهده تك باند (900 جفت باز)، تخليص محصول و توالي يابي (روش متداول سانجر) انجام شد. مشاهده خروجي ها و تعيين كيفيت توالي خام (شاخص Phred index) با نرم افزار FinchTV و همرديفي با BLAST و خوشه بندي با نرم افزار MAFTT صورت گرفت. يافتهها: در اين تحقيق، در چند ناحيه از توالي نوكلئوتيدي ناحيه UTR ژن DOP3، بين افراد تفاوت ديده شد، كه مهمترين تفاوت در توالي نوكلئوتيدي بين افراد حساس و مقاوم مربوط به دو ناحيه است. يكي در ناحيه نوكلئوتيدي 428 تا 437 خوانش جلويي به اندازه 9 جفت باز نوكلئوتيد و ديگري در ناحيه نوكلئوتيدي 715 تا 720 خوانش جلويي به اندازه 6 جفت باز نوكلئوتيد، كه در اين دو ناحيه جهش از نوع حذف صورت گرفته است. نتيجه گيري: بررسي نتايج نهايي وجود اختلاف معني دار از نوع حذف/اضافه به ترتيب با اندازه هاي 6 و 9 جفت باز ، بين دو گروه (حساس و مقاوم به جرب واروا) را نشان داد كه مي تواند در شناسايي مولكولي كلني هاي مقاوم به جرب واروا و برنامه هاي اصلاحي براي توليد كلني هاي مقاوم به جرب واروا استفاده شود و تاكنون چنين حذف هايي مربوط به اين ژن گزارش نشده است.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي توليدات دامي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي توليدات دامي