عنوان مقاله :
سه منطق شكل دهنده به راهبرد و رفتار سياست خارجي دولت هاي مختلف جمهوري اسلامي در قبال معماي امنيت ناشي از ايالات متحده: منطق مقدرگرا، منطق تسكين دهنده و منطق تعالي بخش
پديد آورندگان :
رضايي ، نيما دانشگاه خوارزمي تهران - گروه روابط بين الملل , شريعتي ، مجتبي دانشگاه ياسوج - گروه علوم سياسي
كليدواژه :
منطق , مقدرگرا , تسكين , تعالي , بخش
چكيده فارسي :
«معمايامنيت(Security Dilemma)» را يك مفهوم اصلي در ميان تمامي نظريههاي (نئو)رئاليستي ميدانند. اينكه يك-كشور چگونه «معمايامنيت» ناشي از اقدامات كشور(هاي) ديگر را تفسير و براساس آن تفسير، چه راهبرد و رفتاري را اتخاذ نمايد، بسيار مهم ميباشد. تصميمگيرندگان و سياستگذاران دولتها بهواسطه سه منطق پيشيني(منطقمقدرگرا، منطقتسكيندهنده و منطقتعاليبخش) معمايامنيت را تفسير ميكنند. با چارچوب قراردادن مفهوم «معماي امنيت»، اين پژوهش در پي پاسخ به اين سوال اصلي كه «راهبردها و رفتارهاي سياست خارجي جمهورياسلامي در دولتهاي مختلف در قبال «معمايامنيت» ناشي از حضور نظامي ايالاتمتحده در مناطق اطراف ايران چگونه شكل ميگيرند؟» اين فرضيه را ارائه ميدهد كه «دولتهاي مختلف جمهوري اسلامي بهواسطه انتخاب يك مورد از سه منطق مقدرگرا، تسكين دهنده و -تعاليبخش جهت تفسير «معماي امنيت» ناشي از حضور ايالات متحده در مناطق اطراف ايران، نوع خاصي از راهبرد و رفتار سياست خارجي را برگزيدهاند: 1)بهواسطه منطق مقدرگرا بيشينهسازي و تثبيت مولفههاي قدرت(ازجمله قدرت نظامي) و دستنكشيدن از برنامه موشكي در ازاي برخي مشوقها پيگيري شده است، زيرا درغير اينصورت بقاي نظام با تهديد مواجه ميگردد(نظير موضوع ليبي و...)؛ 2)بهواسطه منطق تسكيندهنده سياستهايي نظير تنشزدايي و امضاي موافقتنامههايي نظير برجام دنبال شده است كه بهدليل تقلب(Cheating) ايالاتمتحده و نگراني آن كشور از دست-آوردهاي نسبي(Relative Gains) موفقيتآميز نبوده است؛و 3)بهواسطه منطقتعاليبخش راهبردهايي نظير اتحاد و ائتلاف با كنشگران دولتي و غيردولتي در سطح منطقه(محور مقاومت)، پيگيري افزايش سطح مناسبات ديپلماتيك-اقتصادي و اقدامات اعتمادسازي نظير تعيين برد 2هزاركيلومتري براي موشكها در دستوركار قرار گرفته است».