اثربخشي آموزش راهبردهاي شناختي- فراشناختي بر ميزان بار شناختي و حافظه كاري دانش آموزان دوره ابتدايي داراي مشكلات ويژه يادگيري از نوع خواندن

اين پژوهش با هدف بررسي اثربخشي آموزش راهبردهاي شناختي - فراشناختي بر ميزان بار شناختي و حافظه كاري دانش‌آموزان دوره دوم ابتدايي داراي مشكلات ويژه يادگيري از نوع خواندن به روش نيمه ‍آزمايشي و با استفاده از طرح پيش‌آزمون پس‌آزمون با گروه كنترل انجام شده است. جامعه آماري پژوهش را دانش‌آموزان دوره دوم ابتدايي شهر مياندوآب در سال تحصيلي 98-1397 تشكيل مي‌دادند كه با روش نمونه گيري تصادفي چندمرحله‌اي 30 دانش‌آموز با مشكلات ويژه يادگيري از نوع خواندن انتخاب شده و به روش تصادفي در گروههاي آزمايشي و كنترل گمارده شدند. براي گرد‌آوري داده‌ها از آزمون‌ هوشي وكسلر4  كه روايي محتوايي آن را متخصصان تأييد كرده‌ اند و داراي ضرايب پايايي تنصيف از 0/71 تا 0/86 است، نمون ‌برگ(چك ليست) نشانگان نارساخواني(ميكائيلي و فراهاني، 1384) كه روايي آن را متخصصان تأييد كرده ‌اند و پايايي آن 0/92 است، آزمون بار شناختي پاس(1994) كه روايي آن را متخصصان تأييد كرده اند و پايايي آن 0/89 است و آزمون حافظه كاري ان بك كه روايي آن را متخصصان تأييد كرده اند و پايايي آن 0/78 است، استفاده شده است. آزمودنيهاي گروه آزمايش برنامه آموزش راهبردهاي شناختي فراشناختي را در 18 جلسه 45 دقيقه‌اي دريافت كردند، درحالي كه آزمودنيهاي گروه كنترل فقط آموزشهاي مدرسه را دريافت ‌كردند. نتايج تحليل كوواريانس نشان داد كه پس از پايان آموزش راهبردهاي شناختي - فراشناختي تفاوتي معنادار (p 0/001) ميان نمرات بار شناختي و حافظه كاري دو گروه وجود داشت. در نتيجه، آموزش راهبردهاي شناختي فراشناختي مي‌تواند به‌عنوان يك روش مداخله‌اي در كاهش بار شناختي نامطلوب و افزايش ظرفيت حافظه كاري دانش آموزان با مشكلات ويژه يادگيري از نوع خواندن مورد استفاده قرار گيرد.