عنوان مقاله :
گالشي يا گُداري؟ يك مطالعه موردي
پديد آورندگان :
ملايي پاشايي ، سيف اله دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه زبان شناسي
كليدواژه :
گالشي , گوداري , گويش سنجي , گويش شناسي , زبان شناسي اجتماعي
چكيده فارسي :
كناره باريك بين كرانه جنوبي درياي خزر و دامنه شمالي البرز گويشهاي گوناگوني موسوم به كاسپي را در خود جاي داده است. در اندك مطالعات پراكنده در اين حوزه، گالشي و گوداري زبانگونههايي همگون و زيرشاخه گروههاي زباني مازندراني يا گيلكي فرض شدهاند. هدف اين پيمايش سنجش درستي اين پيشفرض است زيرا كه چندان مورد كنجكاوي پژوهندگان قرار نگرفته است. روش تحقيق ميداني است. مواد زباني مورد تحليل به روش مصاحبه هدايتشده در بيست نقطه شهرستان بهشهر در استان مازندران گردآوري و به روشهاي آماري پردازش شدند. سپس يافتهها مورد تحليل و بررسي مقابلهاي قرار گرفت. ميانگين سني گويشوران 36 سال، ميانگين سواد آنها آموزش ابتدايي و 38% آنها زن بودند. يافتههاي پژوهش نشان مي دهد كه بسياري از واژهها و ساختهاي دستوري گالشي در بهشهر از زبان مازندراني اقتباس شده است. وانگهي فرآيندهاي آوايي همانند ابدال و كوتاهشدگي، نيز تكثّر وامواژههاي فارسي و عربي، آنها را از ديگر گروههاي گويشي مازندراني متمايز ميسازد. گونههاي گالشي در نقاط مختلف جغرافيايي، عليرغم فاصله نزديك، ناهمگون هستند. از يافتههاي پژوهش كنوني و بررسي مقابلهاي آن با نتايج گزارشهاي پيشين ميتوان دريافت كه گالشي و گوداري زبانهاي خودايستايي نيستند بلكه به زبان منطقهاي به عنوان زبان پايه متكي هستند. گالشها و گودارها تغييراتي در زبان پايه ايجاد ميكردند و اصطلاحاتي را در ميان خود به كار ميبردند كه منجر به تشكيل گونهاي زبان صنفي گشت. بر خلاف فرضيات پيشين، گالشي و گوداري گونههاي زباني همگوني نيستند و هر يك بر پايه شغل، خردهفرهنگ، و زبان پايه هر منطقه با شگردهاي زباني متفاوتي گسترش پيدا كرده است.
عنوان نشريه :
زبان شناسي گويش هاي ايراني
عنوان نشريه :
زبان شناسي گويش هاي ايراني