بررسي ماهيت تهديدهاي هفت گانه متوجه جمهوري اسلامي ايران با بهره گيري از مكاتب كپنهاگ و پاريس

شناخت «تهديدها»ي فراروي جمهوري اسلامي ايران جز با بهره گيري از رويكردهاي تلفيقي ميسر نخواهد شد. چرا كه اثبات گرايان به واسطه معرفت شناسي عيني گرايانه خود تنها به تهديدهاي مادي و عيني اشاره دارند و فرااثبات گرايان به واسطه معرفت شناسي ذهني گرايانه خود منحصراً تهديدهاي معنايي و گفتماني را مورد توجه قرار مي دهند. بهره گيري و تلفيق مكاتب امنيتي با رويكردهاي معرفت شناسانه مختلف مي تواند دامنه شناخت «تهديد» توسط محققان را وسيع سازد. در اين پژوهش، رويكرد تلفيقي و بخشي مكتب كپنهاگ و نظريه پرداز اصلي آن «بري بوزان» به عنوان چارچوب نظري انتخاب گرديده است. ضمن آن كه به دليل عدم توان مندي مكتب كپنهاگ در تحليل تمامي انواع تهديدها، از آموزه هاي مكتب پاريس و شارح اصلي آن «ديديه بيگو»، به منظور تحليل تهديدهاي گفتماني يا معنايي متوجه جمهوري اسلامي ايران استفاده مي شود. علاوه بر اين موارد، تهديد هفتمي با ماهيت اطلاعات محور متوجه جمهوري اسلامي مي باشد كه در تهديدهاي معرفي شده توسط مكاتب كپنهاگ و پاريس مورد توجه قرار نگرفته اند. بنابراين، در اين پژوهش و در پي پاسخ به اين سوال اصلي كه «اصلي ترين تهديدهاي متوجه جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك كنش گر در عرصه روابط بين الملل داراي چه ماهيتي مي باشند؟» اين فرضيه ارائه مي گردد كه «تهديدهاي هفت گانه گفتماني يا معنايي؛ نظامي؛ جامعه محور؛ سياسي؛ اقتصادي، زيست محيطي و اطلاعاتي متوجه بقاي جمهوري اسلامي ايران مي باشند».