عنوان مقاله :
طراحي و تبيين مدل آمادگي جامعهمحور دانشگاههاي علومپزشكي كشور در بحران زلزله: تمركز بر ارائه خدمات بهداشتي و درماني به آسيبديدگان
پديد آورندگان :
آذرپيكان ، علي دانشگاه شهيد باهنر - دانشكده مديريت و اقتصاد - گروه مديريت بحران , كاظمي ، مهدي دانشگاه شهيد باهنر - دانشكده مديريت و اقتصاد - گروه مديريت و اقتصاد , ملاحسيني ، علي دانشگاه شهيد باهنر - دانشكده مديريت و اقتصاد - گروه مديريت و اقتصاد
كليدواژه :
آمادگي جامعهمحور , مديريت بحران , زلزله , دانشگاههاي علومپزشكي , خدمات بهداشتيدرماني
چكيده فارسي :
هدف اين پژوهش با هدف طراحي و برازش مدل بومي آمادگي جامعهمحور دانشگاههاي علومپزشكي كشور در ارائه خدمات بهداشتيدرماني به آسيبديدگان زلزله انجام شده است. روش ها اين تحقيق، ازنظر هدف كاربردي و ازنظر رويكرد، كاربردياكتشافي است. اين پژوهش، در 2 فاز كلي انجام شده است: فاز 1: طراحي مدل آمادگي جامعهمحور دانشگاههاي علومپزشكي كشور در ارائه خدمات به آسيبديدگان زلزله (رويكرد كيفي: نظريه دادهبنياد)؛ فاز 2: برازش و تبيين مدل آمادگي جامعهمحور دانشگاههاي علومپزشكي كشور در ارائه خدمات به آسيبديدگان زلزله. (رويكرد كمّي: مدلسازي معادلات ساختاري). در فاز كيفي تحقيق، گروهي از خبرگان (شامل اساتيد دانشگاه در حوزه مديريت بحران، مديران ارشد دانشگاههاي علومپزشكي، و مشاورين حوزه مديريت بحران) بهعنوان جامعه آماري در نظر گرفته شدند. در اين فاز از روش نمونهگيري هدفمند استفاده شد و اين فرايند تا رسيدن به اشباع نظري ادامه يافت. در اين تحقيق، 11 مصاحبه انجام شد. جامعه آماري اين پژوهش در فاز كمّي، مديران ارشد، مياني و عملياتي دانشگاههاي علومپزشكي (50 دانشگاه) بودند كه يك جامعه 500 نفري را شكل ميدادند. براساس جدول كرجرسي و مورگان به نمونهاي ۲۱۷ نفري نياز بود كه با روش نمونهگيري خوشهاي بهعنوان نمونه آماري انتخاب شدند. ابزار اصلي جمعآوري دادهها در فاز كمّي تحقيق، پرسشنامهاي بسته و محققساز مشتمل بر 40 گويه بوده است كه بهصورت الكترونيكي توزيع و جمعآوري شد. در فاز كمّي تحقيق جهت آزمون فرضيهها و برازش مدل براساس روش مدلسازي معادلات ساختاري، از نرمافزار ليزرل نسخه ۸ استفاده شده است. يافته ها در اين تحقيق مشخص شد شرايط علّي بر ضرورت آمادگي جامعهمحور دانشگاههاي علومپزشكي در ارائه خدمات بهداشتي و درماني در بحران زلزله (با ضريب 0/46)، ضرورت آمادگي جامعهمحور دانشگاههاي علومپزشكي بر اجراي راهبردها در ارائه خدمات بهداشتي و درماني در بحران زلزله (با ضريب 0/61)، شرايط محيطي بر اجراي راهبردها در ارائه خدمات بهداشتي و درماني در بحران زلزله (با ضريب 0/20)، اجراي راهبردهاي جامعهمحور توسط دانشگاههاي علومپزشكي بر كاهش هزينهها (با ضريب 0/55)، اجراي راهبردهاي جامعهمحور توسط دانشگاههاي علومپزشكي بر كاهش خسارات جاني (با ضريب 0/68) و نهايتاً اجراي راهبردهاي جامعهمحور توسط دانشگاههاي علومپزشكي بر توانمندي سرمايهاي اجتماعي (با ضريب 0/74) تأثير مثبت و معنادار دارند. نتيجه گيري نتايج نشان ميدهد براساس نظر كارشناسان مشاركتكننده در اين پژوهش، مدل پارادايمي موردبررسي و روابط مفروض مدل از برازش لازم برخوردار است و ازاينرو ميتواند الگوي مناسبي براي ارزيابي آمادگي جامعهمحور دانشگاههاي علومپزشكي كشور در ارائه خدمات بهداشتيدرماني به آسيبديدگان زلزلهزدگان باشد.