رابطۀ استعاره و بي‌ادبي در بافت غيبت رسانه اي بينافردي

پژوهش حاضر با هدف بررسي ارتباط احتمالي ميان استعاره و بي ادبي در بافت غيبت رسانه اي بينافردي انجام گرفته است. بدين منظور، داده هاي مربوط به ده بازيگر زن و ده بازيگر مرد برگرفته از 60 موقعيت زباني در بازۀ زماني مرداد 97 تا ارديبهشت 99 از نرم افزار اينستاگرام جمع آوري شده است. مجموع واژه هاي مورد بررسي، 51449 واژه است. نتايج پژوهش نشان داد كه مفهوم سازي انسان براساس يكي از حوزه هاي مبدأ مدفوع/ فضولات حيواني، شيء دورريختني، شخصيت كارتوني/ داستاني، پول بي ارزش، مادۀ كثيف، موجودخيالي/ فراطبيعي، قارچ، نان، ايام هفته، چربي و بيماري/ بلا با بي ادبي همراه بود. اين يافته رابطۀ ميان استعاره و بي ادبي را اين گونه توجيه مي كند كه هرگاه انسان به‌عنوان يكي از حوزه هاي فوق فرض شود، بي ادبي صورت مي گيرد. غيبت رسانه اي بينافردي زمينه را براي استفاده از 345 مورد استعاره همراه با بي ادبي فراهم آورده است كه به نظر مي رسد به‌دليل ويژگي هاي منحصربه‌فرد اين نوع غيبت بوده است. بالاترين بسامد از ميان حوزه هاي مبدأ مربوط به حوزۀ مبدأ مدفوع/ فضولات حيواني و از زيرراهبردهاي بي ادبي مربوط به نام گذاري از زيرراهبردهاي بي ادبي ايجابي بوده است. كاربران زباني با به كارگيري بي ادبي ايجابي سعي در تخريب وجهۀ مثبت شخص از خود داشته اند.