عنوان مقاله :
سياست دموكراتيك و طرح الگوي شهروندي راديكال: بازانديشي در نظريه شانتال موف
پديد آورندگان :
نظري ، علي اشرف دانشگاه تهران - دانشكده حقوق و علوم سياسي - گروه علوم سياسي , نيازآذري ، بهزاد دانشگاه تهران - دانشكده حقوق و علوم سياسي
كليدواژه :
الگوي شهروندي راديكال , امر سياسي , پوپوليسم چپ , تبعيضزدايي , راديكالدموكراسي , شانتال موف
چكيده فارسي :
خلأ نظريه مناسب براي مطرودان، سياهان، آوارگان و زنان هميشه در تاريخ انديشه مطرح بوده است. پس از جنبشهاي دانشجويي دهه ۶۰ اقدامهايي در اين زمينه صورت گرفت، ولي نظريه مناسبي در حوزه امر سياسي مطرح نشد. موف با بهرهگيري از انديشههاي پيشينيان در اين راستا گام نهاد تا خلأ موجود را پوشش دهد. اين مقاله بهدنبال پاسخگويي به دو پرسش است: 1. شهروندي راديكال در رويكرد ضد ذاتگرايانه شانتال موف چه ادراك نويني در حوزه امر سياسي ايجاد ميكند؟ و 2. چگونه ميتوان گامي بهسوي آن در اجتماع سياسي برداشت؟ با رويكردي كيفي، با استفاده از روش تحليل محتواي مفهومي، نخست به دموكراسي مصالحهاي و شهروندي در سنت ليبرالي و سپس الگوي شهروندي موف در سنت راديكال پرداخته شد. موف با بازانديشي امر سياسي، هژموني و آنتاگونيسم، تلاش كرده است تا امكان ارائه بديلهاي جديد سياسي را فراهم آورد و آنتاگونيسم را به شيوهاي مبتني بر تساهل دموكراتيك به آگونيسم مبدل سازد. وي در چارچوب منطق همارزي، مهاجران و سياهپوستان را جزء شهروندان بهشمار ميآورد كه ميتوانند از راه فرايند دموكراتيك شهروند ناميده شوند. وي در چارچوب رفع تبعيض باور دارد كه شهروندان به دور از جنسيت، مذهب، رنگ پوست و مسائل فراجنسيتي ميتوانند از حقوق شهروندي در قالب راديكال دموكراسي برخوردار شوند، ولي گروههاي قومي-مذهبي و بنيادگرايان سركوب ميشوند. موف بر اين نظر بود كه براي راديكاليزه كردن (تقويت) دموكراسي، به يك جبهه چپ پوپوليستي نيازمنديم و در ميان آنها، اجماعي درباره ازسرگيري انديشه شهروندي وجود دارد. وي متأثر از پسامدرنيسم، وجود هرگونه آرمانگرايي در حوزه شهروندي را در انسان غربي لحاظ كرده است.