عنوان مقاله :
مدلسازي بازدارندگي نفت در منطقه خليجفارس
پديد آورندگان :
ركني ، غلامرضا دانشگاه تهران، دانشكدگان علوم - دانشكده رياضي، آمار و علوم كامپيوتر , زمانيان ، عباس دانشگاه تهران - دانشكده حقوق و علوم سياسي
كليدواژه :
جنگ , خليجفارس , دستگاه ديناميكي , معادلات ديفرانسيل , نفت , نوار بازدارندگي
چكيده فارسي :
نفت عنصر ثابت پژوهشهاي سياسي ايران معاصر است، و نقش آن در حوزههاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي ايران به انحاي مختلفي بررسي شده است. با اين حال، نفت عاملي مؤثر بر امنيت ملي و ثبات منطقهاي بهويژه در خليجفارس است كه كشورهاي آن بخش چشمگيري از نفت مورد نياز جهان را تأمين ميكنند. تجارت و امنيت يار قديماند و با توجه به حساسيت و آسيبپذيري عمومي جهان در قبال نفت، تجارت اين كالا حتي بيش از ساير كالاها مستلزم امنيت است. با اين حال، خليجفارس و پيرامون آن مدتها دستخوش جنگهاي متعددي بوده است؛ و اين تناقض مستلزم توضيح است. ويژگي برجسته تجارت نفت نوسان است؛ نوسان عرضه، نوسان تقاضا، نوسان قيمت، و نوسان سهم كشورها و مناطق نفتخيز از تجارت جهاني نفت. در اين پژوهش، با هدف ارائه توضيحي در مورد تناقض جنگ و تجارت، رابطه جنگ و خشونت با نوسانهاي ذاتي بازار نفت بررسي ميشود. پرسش پژوهشي اصلي اين است كه چگونه نوسان نسبت سهم تجارت نفت منطقه خليجفارس به تجارت جهاني نفت بر رخداد خشونت و جنگ در اين منطقه و پيرامون آن تأثير ميگذارد؟ در پاسخ به اين پرسش، فرضيه بازدارندگي نفت ارائه شده است كه با استفاده از دادههاي موجود و مدلسازي رياضي، درستي آن آزمون ميشود. انتظار از مدلسازي اين است كه رخدادهاي حاصل از افراط و تفريط در تجارت نفت منطقه را نشان داده و محدوده مناسبي از بازدارندگي تجارت نفت اين منطقه را نمايش دهد. بازدارندگي نفت وجهي ساختاري دارد، و مستلزم شرايطي است كه بهصورت گزاره رياضي تعريف شده باشند. براي مدلسازي از حوزه دستگاههاي ديناميكي با تكنيك معادلات ديفرانسيل استفاده شده است. مدل ارائهشده نوساني بودن مقوله بازدارندگي را نشان ميدهد كه بر اساس آن ميتوان «پهناي باند بازدارندگي» را محاسبه كرد. اين محاسبهها با دادههاي ميداني نيز سازگاري پذيرفتنياي دارد. رخ دادن جنگهاي متعدد در منطقه خليجفارس و خاورميانه، و نبود تناقض آن با بازدارندگي نفت بر اساس نظريه انشعاب توضيح داده ميشود.