مروري نظام‌مند از نقش ابعاد طراحي سازماني در اجراي تغييرات استراتژيك

تغيير استراتژيك به عنوان يكي از مهمترين موضوعات عرصه نوين رقابت به حساب مي‌آيد و آمادگي شركت‌ها در ابعاد مختلف طراحي سازماني براي اين نوع از تغييرات ضروري مي‌نمايد. از اين رو در مورد نقش ابعاد طراحي سازماني در تغييرات استراتژيك، پژوهش‌هاي متعددي با نتايج متشتت انجام شده است؛ هدف اين پژوهش فرامطالعه پژوهش‌هاي قبلي در قلمرو موضوعي مذكور مي‌باشد. براي برآورده ساختن هدف مقاله، روش مرور نظام‌مند انتخاب گرديد و طبق آن، مقالات موجود در بازه زماني1990 تا 21 ژانويه 2021 بررسي شد. در نهايت 71 مقاله داراي صلاحيت بررسي تشخيص داده شد كه محتواي اين 71 مقاله، با روش تحليل مضمون مورد تحليل قرار گرفت. مرور نظام‌مند نقش ابعاد طراحي سازماني را در تغييرات استراتژيك ذيل چهار بعد «ساختار سازماني»، «فرهنگ سازماني»، «منابع و قابليت‌هاي سازمان» و «فرايندها و سيستم‌هاي سازماني» مورد بررسي قرار داد؛ در اين تحليل «ساختار سازماني و فرهنگ سازماني» داراي مولفه‌هاي «الزامات ساختاري»، «مقررات‌زدايي و تغيير نوع بروكراسي» و «فرهنگ و جوسازماني»، «منابع و قابليت‌هاي سازمان» داراي مولفه‌هاي «منابع تغيير»، «منابع انساني»، «دانش سازماني» و «قابليت‌هاي پويا و استراتژيك» و «فرايندها و سيستم‌هاي سازماني» داراي مولفه‌هاي «كنترل و ارزيابي»، «مديريت تغيير» و «توليد» مي‌باشد. براي هر كدام از مولفه‌هاي مورد اشاره، تفصيلاً شاخص‌هايي در نظر گرفته شد.طي اين مرور، چهار شكاف محتوايي و دو شكاف روش‌شناختي شناسايي گرديد كه شكاف‌هاي محتوايي عبارتند از: «فروكاهش پديده تغييرات استراتژيك»، «فقدان كاربست ديدگاه شبكه‌اي به روند رو به واگرايي قدرت در سازمان»، «توضيح مبهم نقش منابع مازاد در اجراي تغييرات استراتژيك» و «تبيين سست نقش متغيرهاي محيطي در اجراي تغييرات استراتژيك» و همچنين شكاف‌هاي روش‌شناختي شامل «عدم شناسايي و سامان‌دهي به متغيرهاي متشتت و فراوان ميانجي و تعديلگر» و «عدم در نظر گرفتن گروه كنترل» در پژوهش‌هاي تجربي مي‌شود.