عنوان مقاله :
رابطه راهبردهاي انضباطي معلمان با عاطفه دانشآموزان دختر ابتدايي نسبت به معلم و نگرش آنها به يادگيري
پديد آورندگان :
قلي پور ، مرضيه دانشگاه علامه طباطبائي , عالي ، آمنه دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه آموزش و پرورش , عسگري ، محمد دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه سنجش و ارزشيابي
كليدواژه :
دانشآموزان ابتدايي , راهبردهاي انضباطي معلمان , عاطفه نسبت به معلم , نگرش به يادگيري
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر با هدف تعيين رابطه راهبردهاي انضباطي معلمان با عاطفه دانشآموزان نسبت به معلم و نگرش آنها به يادگيري تدوينشده است. براي پيگيري اين هدف، در قالب يك طرح همبستگي، 391 نفر از جامعه آماري دانشآموزان مدارس دولتي دوره دوم ابتدايي منطقه 15 شهر تهران به روش نمونهگيري تصادفي خوشهاي انتخاب شدند. دادههاي موردنياز بهوسيله سه پرسشنامه گردآوري شد: پرسشنامه راهبردهاي انضباطي، پرسشنامه نگرش به يادگيري و پرسشنامه عاطفه نسبت به معلم. طبق يافتههاي حاصل از پژوهش، كاربرد راهبردهاي انضباطي تنبيه و پرخاشگري توسط معلمان با نگرش دانشآموزان نسبت به يادگيري رابطه منفي دارد؛ كاربرد راهبردهاي انضباطي گفتگو، اشاره غيرمستقيم، پاداشدهي و تصميمگيري مشاركتي با عاطفه دانشآموزان نسبت به معلم و نگرش به يادگيري رابطه مثبت دارد؛ و نگرش دانشآموزان به يادگيري با عاطفه آنها نسبت به معلم رابطه مثبت دارد. همچنين طبق تحليل رگرسيون، كاربرد راهبردهاي انضباطي توسط معلمان پيشبينيكننده عاطفه دانشآموزان نسبت به معلم و نگرش آنها به يادگيري است. بر اساس اين نتايج، دانشآموزاني كه با روش تنبيهي و پرخاشگري معلم در انضباط كلاسي مواجه هستند، معلمشان را دوست ندارند و به يادگيري درس نيز علاقه ندارند و اهميت نميدهند؛ اما در مقابل، دانشآموزاني كه راهبردهاي انضباطي مثبت و مشاركتي را تجربه ميكنند، معلمشان را بيشتر دوست دارند و نسبت به يادگيري درس نگرش مثبت دارند. اين مسئله ضرورت بازانديشي بر عمل تربيتي را براي معلمان ابتدايي دوچندان ميكند.
عنوان نشريه :
مطالعات آموزش و يادگيري
عنوان نشريه :
مطالعات آموزش و يادگيري