عنوان مقاله :
جنگ قدرت پس از هارون الرشيد در خلافت عباسي با تاكيد بر نظريه لاكلاو و موفه
پديد آورندگان :
بهنام فر ، محمدحسن مجتمع آموزش عالي اسفراين خراسان شمالي - گروه معارف
كليدواژه :
مأمون عباسي , نظريه لاكلاو و موفه , گفتمان قدرت , خلافت
چكيده فارسي :
حكومتها و حاكمان سياسي براي دستيابي به قدرت و رسيدن به حاكميت همواره برنامه ها و اقداماتي داشته اند. هارون الرشيد با توجه به مواجهه شدن مسائل مناطق، حوزه هاي خلافت را بين فرزندانش تقسيم كرد و بعد از او، دستيابي به قدرت و خلافت، عامل نزاع بين جانشينان شد. مامون در اين ميان در راه دستيابي به قدرت و كسب خلافت با اتخاذ برنامه ها و اقداماتي سياسي نقشي مهم در تحكيم خلافت عباسيان و روي كار آمدن خود داشت. اين مقاله با استناد منابع و بر اساس نظريه گفتمان لاكلاو و موفه با ريشهيابي نبرد قدرت بين امين و مأمون، به بررسي اقدامات مامون جهت دستيابي به قدرت و خلافت پرداخته و مورد ارزيابي قرار ميدهد. بر اساس اين نظريه، يك تلاش و مبارزه قهري بين قدرت سركوب شده و محروميت از ايجاد شرايط در تاسيس سلطه و هژموني وجود دارد. اعمال سلطه آميز در قالب اعمال قدرت به مثابه يك طرح سياسي، همواره كوشش ميكند كه اراده خود را به ديگران تحميل نمايد. چنين به نظر مي رسد كه مامون در راه كسب قدرت و رسيدن به خلافت از هر روش و اقدامي فروگذار نكرد و هدف اصلي خود را رسيدن به قدرت قرار داده بود.