عنوان مقاله :
ماهيت گزاره هاي عملي نزد ابن سينا: تأملي بر چهار خوانش رقيب
پديد آورندگان :
زالي ، مصطفي دانشگاه تهران - گروه فلسفه , ، دانشگاه تهران - گروه فلسفه
كليدواژه :
ابنسينا , حكمت عملي , حكمت نظري , عقل عملي , عقل نظري , شناختگرايي , واقعگرايي
چكيده فارسي :
ازجمله تقسيمات مشهور در سنت فلسفۀ مشاء كه در متون ارسطو ريشه دارد، دستهبندي حكمت به دو بخش عملي و نظري است كه ابنسينا نيز همسو با چنين سنتي، اين تقسيمبندي را در آثار خود مطرح كرده است. پرسش دربارۀ ماهيت گزارههاي هنجاري (اخلاقي/عملي)، موضوعي مناقشهبرانگيز است؛ بهگونهاي كه برخي مفسران، حكمت عملي را ازنظر شيخالرئيس، متعلَق عقل عملي و فاقد حيث شناختي (غير قابل اتصاف به صدق و كذب) دانسته و برخي ديگر با پذيرش اين تعلق، آن را داراي حيثيت شناختي قلمداد كردهاند. درميان اين دستۀ دوم نيز وحدت نظر وجود ندارد: برخي از آنان گزارههاي حكمت عملي را شناختني، ولي حاصل بناي عقلا و منتَج از صناعت جدل (متكي بر مشهورات) محسوب كردهاند؛ درحالي كه برخي ديگر اين گزارههاي شناختني را حاصل صناعت برهان و مستقل از بناي عقلا و درنتيجه، واقعگرا شمردهاند. در اين جستار، پساز نقد دو دريافت اول، امكان شكلگيري دو گونه تفسير واقعگرايانه از سرشت حكمت عملي ازمنظر بوعلي از يكديگر تفكيك خواهد شد: مطابق تفسير اول، حكمت عملي، حوزهاي مستقل از حكمت نظري و داراي مبادي خاص خود است؛ سپس با نقد اين دريافت، از امكان صورتگرفتن تفسير واقعگرايانۀ دوم دفاع ميشود كه مطابق آن، گزارههاي عقل عملي اولاً داراي حيث شناختي هستند؛ ثانياً حاصل صناعت برهاناند و نفسالأمر آنها مستقل از ذهن است؛ ثالثاً متعلق عقل نظري و مندرج ذيل حكمت نظري هستند؛ بهگونهاي كه حكمت عملي در مبادي خويش وابسته به حكمت نظري است و مبادي بديهي خاص خود را ندارد.