بررسي تطبيقي چگونگي استفاده از قواعد نحوي و دستوري با رويكرد فرماليستي در اشعار اخوان ثالث و ادونيس

هر شاعري براي آفرينش شعر خود به ناگزير از برخي اصول و قواعد دستوري عدول مي‌كند و همواره سعي‌اش بر اين است تا معني را به صورتي شفاف بيان كند؛ چرا كه در غير اين صورت، گامي در بي‌مقداري شعر و شاعر برداشته است. يكي از راه‌هاي شناخت شعر هر شاعري توجه به قواعد نحوي و دستوري بكار رفته در آن شعر است، بررسي چگونگي روابط بين اجزا و عنصرهاي يك جمله آن هم با در نظر گرفتن قواعدي كه در درون ساختمان يك جمله با زباني خاص مورد توجه قرار مي‌گيرد، ساختار نحوي و دستوري هر شعري را مشخص مي‌كند.در اين پژوهش تلاش شده است با روش تطبيقي و تحليلي به بررسي چگونگي استفاده از قواعد نحوي و دستوري با رويكرد فرماليستي در اشعار اخوان ثالث و ادونيس پرداخته شود؛ در اين راستا جابجـايي عناصر جمله، حـذف، كابرد أفعال و .. در اشعار دو شاعر موردنظر بررسي شد. نتايج تحقيق نشان مي‌دهد كه ادونيس در مولفه‌هاي خروج از قواعد نحوي، جابه‌جايي عناصر جمله، تقديم و تاخير و حذف عناصر جمله در مقايسه با اخوان، پيشتازتر است و اخوان در زمينۀ ‌كاربرد لغات و واژگان كهن فارسي و لغات آركائيك توانسته است به هنجارگريزي نحوي بيشتري از ادونيس دست يابد.