عنوان مقاله :
نظريه ادبي و نسبت آن با فلسفه قارهاي (با تأكيد بر نظريههاي خوانندهمحور)
پديد آورندگان :
توكلي دارستاني ، حامد دانشگاه شهيد چمران اهواز , قاسمي پور ، قدرت دانشگاه شهيد چمران اهواز , نيكويي ، عليرضا دانشگاه گيلان - دانشكده ادبيات و علوم انساني
كليدواژه :
نظريۀ ادبي , فلسفۀ قارهاي , فلسفۀ تحليلي , هرمنوتيك , خوانندهمحوري , سوبژكتيويسم
چكيده فارسي :
فلسفه قارهاي در تلازم، تعامل و ديالكتيك با نظريههاي ادبي، و در نسبت با ايدئاليسم و رمانتيسم آلماني، و با ابتناء بر سوبژكتيويسم، نقادي، سنتمندي، تاريخگرايي و اقتدارستيزي، با بسياري از نظريههاي ادبي تأثير و تأثر داشته است. مقاله حاضر نشان ميدهد كه در نزاع ميان رويكرد «قارهاي» و «تحليلي»، هريك از اين دو، بر نظريههاي ادبي مختلفي تأثيرگذار بودهاند. دراين ميان، فلسفه قارهاي به واسطه بينشهاي «ادبي» و «ذوقي» و همچنين عدم قطعيت معنا، تكثر روش (حتي ضديت با روش)، فاصلهگيري از روشهاي علوم طبيعي(پوزيتويستي)، وجودگرايي و سوژهمحوري، محمل و مجراي مناسبي براي گسترش و كاربرد نظريههاي مبتني بر خواننده بوده است. در مقاله حاضر ضمن برشمردن خصايص مشترك ادبيات و فلسفه قارهاي، نشان داده خواهد شد كه نظريههاي مبتني بر پديدارشناسي، هرمنوتيك و نظريههاي خوانندهمحور، در تعامل با فلسفه قارهاي بوده و بر يكديگر تأثيرات متقابل نهادهاند. همچنين نشان داده خواهد شد كه علاوه بر خاستگاههاي سياسي و دانشگاهي، كه در پيدايش مكاتبي چون كنستانس دخيل بودند؛ بحرانهاي متعدد عصر روشنگري ازجمله شكست عقلانيت و تبعات ناخوشايند سرمايهداري و گسست از معنا و رنگباختنِ كلان روايتهاي مسيحي، عميقاً بر شكلگيري نظريههاي خوانندهمحور اثرگذار بودهاند و در اين ميان سوبژكتيويسم در يك ضرورت و صيرورت تاريخي و در يك موقعيت متناقض، هم مجرايي براي شكلگيري نيهيليسم و هم پاسخي به آن بوده است..
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي