عنوان مقاله :
روابط قدرت و هستي سياسي اشيا در ايران: نمونهپژوهي دهۀ 1360
پديد آورندگان :
نازاريان ، محمدوهاب دانشگاه علامه طباطبائي
كليدواژه :
فرهنگ مادي , روابط قدرت , دولت , اشيا , مصرف
چكيده فارسي :
با وقوع انقلاب اسلامي و تثبيت و يكدستي آن، سياستهاي فرهنگي جديد پياده شد كه زندگي روزمره هدف مستقيم آن بود. بدين منظور، روابط قدرت بهسرعت دگرگون شد و تمام هستيهاي اجتماعي، چه انساني و چه مصنوعات و اشيا، ميبايست از لحاظ هستيشناختي بازتعريف ميشدند. بنابراين، نخستين موضع آشكارگي اين تغيير در هستيهاي اجتماعي روزمره، بهخصوص اشيا، بود. بر اين اساس، مسئلۀ پژوهش پيش رو بر كشف پيوند بين روابط قدرت و زندگي سياسي اشيا، در جايگاه يكي از مهمترين عناصر زندگي روزمره، متمركز است كه تا پيش از اين محور بررسي تحولات سياسي و اجتماعي و فرهنگي در ايران نبوده است. براي بررسي اين مسئله، پرسش اصلي آن است كه تغيير روابط قدرت پس از پيروزي انقلاب اسلامي چه تأثيري بر فرهنگ مادي جامعه و زندگي اشيا در دهۀ 1360 گذاشت. براي بررسي اين پرسش، كه بهعلت اكتشافيبودن به فرضيه نياز نداشت، از روش تاريخنگاري از پايين يا تاريخنگاري زندگي روزمره، و بحث مفهومي حول روابط قدرت و فرهنگ مادي بهره گرفتهايم كه وجوهي مغفول از تاريخ سياسي ايران معاصر را نيز پوشش ميدهد. مهمترين يافتههاي پژوهش به تغييراتي مربوط ميشود كه بسط نفوذ شيوۀ زندگي مدرن، از رهگذر كالاها، تحت حكومتي ضدمدرنيسم را همزمان با بسط نفوذ دولت در زندگي مردم، نسبت به رژيم پيش اانقلابي، بر اثر مدرنترشدنِ خود دولت انقلابي نشان ميداد. به عبارتي، دولتي كه ضدمدرنيسم بوده است عملاً هم خودش مدرن شده و هم زندگي مردم را مدرنتر كرده است.
عنوان نشريه :
مطالعات راهبردي فرهنگ
عنوان نشريه :
مطالعات راهبردي فرهنگ