شماره ركورد :
1336178
عنوان مقاله :
ريشه‌ها و بسترهاي تشكيل‌دهنده ايران هراسي
پديد آورندگان :
تبشيري ، حميدرضا - - , رفيعي بصيري ، مرتضي - -
از صفحه :
77
تا صفحه :
110
كليدواژه :
ايران هراسي , تروريسم , نظام تحريم , اسلام سياسي , اسلام بنيادگرا
چكيده فارسي :
با وقوع انقلاب اسلامي در ايران، اسلام هراسي ابعاد گسترده‌اي يافته و در قالب ايران هراسي ادراك مي‌شود. پيش از به‌كارگيري گسترده مفهوم «ايران هراسي»، بحث‌هاي شرق‌شناسي، به‌طوركلي، نوعي از اسلام‌هراسي را به‌گونه‌اي ديگر، مطرح مي‌كردند. علاوه بر آن، گرايش‌هاي بيگانه ترسي و نژاد‌پرستي‌ در دنياي معاصر به پيشرفت اين مفهوم ياري رسانده‌اند. هدف اصلي اين مقاله، شناخت ريشه‌ها و بسترهاي تشكيل‌دهنده ايران هراسي مبتني بر چارچوب مفهومي سازه‌انگاري است. سازه‌انگاري درصدد است تا به‌جاي تأكيد بر توانايي دولت‌ها يا توزيع قدرت به‌عنوان يكي از ويژگي‌هاي ساختاري نظام بين‌الملل، بر هويت دولت‌ها انگشت گذارد. انگاره‌ها مي‌توانند روي هويت‌ها و منافع و سياست‌ها اثر بگذارند و تغيير جهت از توانايي‌ها به‌سوي هويت‌ها آن چيزي است كه دولت‌ها مي‌توانند انجام دهند تا موقعيت خودشان را در ساختار تبيين كنند، پس باوجودآنكه دولت‌ها سرمايه اصولي مانند خودياري، پاسداري از امنيت و منافع ملي رفتار مي‌كنند اما اگر بر پايه اصولي باهم همكاري كنند چه‌بسا كه نظرشان در مورد هويت خود و اينكه چه ارتباطي با ديگر جهانيان و نظام بين‌الملل مي‌توانند داشته باشند تغيير مي‌يابد. سؤال اصلي اين پژوهش آن است كه ريشه‌ها و بسترهاي تشكيل‌دهنده ايران هراسي چيست؟ فرضيه اصلي ازنظر اين پژوهش به اين مقوله مي‌پردازد كه گفتمان سياسي ضدغرب پس از انقلاب اسلامي ايران موجب شكل‌گيري ايران هراسي شده است. فرضيه رقيب اين پژوهش آن است كه جمهوري اسلامي ايران با حفظ هويت خود به‌عنوان يك بازيگر داراي هويتي منحصربه‌فرد، سعي دارد با همكاري و گفتگو با غرب به مقابله با ايران هراسي بپردازد.
عنوان نشريه :
مطالعات راهبردي فرهنگ
عنوان نشريه :
مطالعات راهبردي فرهنگ
لينک به اين مدرک :
بازگشت