بررسي تحليلي- انتقادي جريان سازي جنسيتي در رويه نهادهاي بين المللي

در رويه نهادهاي بين‌المللي، جريان‌سازي جنسيتي راهبرد اصلي براي پيشبرد برابري جنسيتي و آموزه‌هاي فمينيسم (ليبرال و در برخي موضوعات راديكال) به منزله پشتوانه نظري آن مي‌باشد. با توجه به تجربه عملي بيش از دو دهه، امروز ثمره عملي آن در برخي زمينه‌ها به نفع زنان ارزيابي نشده است. با توجه به توسعه قلمروي مفهوم جنسيت در عرصه بين‌المللي، جريان‌سازي جنسيتي فراتر از مقابله با تبعيض عليه زنان، درصدد شناسايي و احقاق حقوق دگرباشان جنسي مي باشد كه مورد انتقاد بسياري از دولت‌ها .و متخصصين قرار دارد. علاوه بر اين موسع و غيرقطعي بودن تعريف اين اصطلاح و نيز ناديده گرفتن هويت زنان و نيازها و ضرورت‌هاي واقعي زندگي ايشان رادر عرصه اجتماع و خانواده در ضمن اجراي آن از جمله نقدهاي جدي به اين راهبرد است. چشم‌اندازي كه در جريان‌سازي جنسيتي، ترسيم مي‌شود جامعه‌اي است كه در آن زنان و مردان در كليه امور فردي، خانوادگي و اجتماعي برخوردار از حقوق و فرصت‌هاي يكسان باشند، غافل از اين كه در برخي امور مرتبط با ويژگي‌هاي خلقتي و گرايشات و تمايلات اختصاصي زنان كه مويد نقش مادري است، بايد نگاه متفاوتي به زنان شود. جريان‌سازي فاقد نگاه فرهنگي-بومي ، و صرفا با رهيافت فردگرايانه افراطي در صدد احقاق حقوق زنان از طريق نفي خانواده و نقش‌هاي خانوادگي همچون مادري و همسري است، دستاوردي كه از منظر بسياري از زنان در مناطق مختلف جهان، مردود و ناخوشايند است.