عنوان مقاله :
تحليل گرايش بهرهبرداران نسبت به فرديسازي مراتع (مطالعه موردي: مراتع شمال غربي استان گلستان)
پديد آورندگان :
شهركي ، محمدرضا اداره كل منابع طبيعي و آبخيزداري استان گلستان , نعيميان ، نويد دانشگاه آزاد اسلامي واحد ساري , مهدوي ، خديجه دانشگاه آزاد اسلامي واحد نور - گروه منابع طبيعي , زماني شورابي ، احسان اداره كل منابع طبيعي و آبخيزداري استان چهارمحال و بختياري
كليدواژه :
تعارضات , سرمايه اجتماعي , مالكيت , سيستم بهرهبرداري
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: بهره برداري و چراي دام از مراتع مهم ترين فعاليت انساني است كه انتخاب آن به عوامل مختلفي بستگي دارد. اهميت نحوه مديريت سامان هاي عرفي مراتع در چند دهه اخير آن را به يكي از چالش هاي مديريتي مراتع در كشور تبديل كرده است. مراتع جهت تداوم و پايداري نياز به مديريت اصولي و برنامه ريزي نسبت به منابع موجود (آب، خاك و گياه) و دام ها دارند، برنامه ريزي جهت بررسي وضعيت حال و تصميم گيري براي آن حائز اهميت مي باشد..از اين رو، اهميت انتخاب نوع بهره برداري در مديريت پايدار دام و مرتع، آن را به عنوان يكي از حياتي ترين موضوعات در زمينۀ حفاظت، احياء، اصلاح، بهره برداري اصولي و توسعه مراتع تبديل نموده است. در همين راستا تحقيق حاضر به بررسي گرايش بهره برداران به فردي سازي مراتع در بين بهره برداران شهرستان گميشان در شمال غربي استان گلستان پرداخته است.مواد و روش ها: تحقيق حاضر از لحاظ گردآوري داده ها، ميداني، و از لحاظ كنترل متغيرها، توصيفي و از لحاظ راهبرد اجرا، پيمايشي مي باشد. جامعه آماري تحقيق را 200 نفر از بهره برداران مرتعي از سه سامان عرفي در شهرستان گميشان استان گلستان تشكيل داده اند. به طوري كه 127 نفر از آن ها بر اساس جدول كرجسي مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. نمونه گيري به صورت تصادفي طبقه بندي شده انجام شد. ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه بود كه با توجه به هدف تحقيق و بر اساس پيشينۀ پژوهش و همچنين مصاحبه با كارشناسان و بهره برداران خبره مبتني بر روش گروه متمركز به صورت نظام يافته و استخراج مجموعه اي از مؤلفه ها مرتبط با موضوع به صورت زوجي تدوين گرديد. براي تعيين گرايش بهره برداران فردي سازي (تنسيق) مرتع از 44 گويه در قالب 7 مؤلفۀ اقتصادي، اجتماعي، آب و خاك، احياء و حفاظت، دام و دامداري، رفاهي و مديريتي، بهره گرفته شد. روايي پرسشنامه از سوي پانلي از كارشناسان و بهره برداران خبره مورد تأييد قرار گرفت. براي اطمينان از پايايي آن به محاسبۀ ضريب آلفاي كرونباخ اقدام شد كه مقدار آن به طور متوسط 0.805 به دست آمد كه مبين پايايي قابل قبول پرسشنامه است. محاسبات آماري در اين تحقيق با استفاده از نرم افزار SPSS25 در دو بخش توصيفي و استنباطي صورت گرفت. نتايج به دست آمده از تحقيق نشان داد، بهره برداران تمايل بيشتري با مقدار عددي 2.76 به فردي سازي مراتع داشتند. نتايج حاكي از آن بود كه فردي سازي مراتع در «ايجاد سرمايه گذاري در دام و مرتع» و «بهبود درآمد حاصل از دامداري» در بعد اقتصادي، «كاهش تخلفات و جرائم در مرتع» در بعد اجتماعي، «استفاده بهينه از آب هاي سطحي در مرتع» و «جلوگيري از فرسايش خاك و از بين رفتن خاك سطحي» در بعد آب و خاك، «جلوگيري از ورود دامداران غيربومي به مرتع» و «احياي اراضي مرتعي از طريق بوته كاري و روش هاي تلفيق» در بعد احياء و حفاظت مرتع، «رعايت سيستم چرايي در مرتع» و «ايجاد فضاي مناسب جهت تأمين شرب دام» در بعد دام و دامداري، «توسعه بهتر پنل هاي انرژي خورشيدي در مرتع» و «دسترسي به امكانات مناسب براي زندگي خانواده» در بعد رفاهي، و همچنين «بهبود در خلاقيت و نوآوري در مديريت مرتع» و «حمايت سازماني و دسترسي به خدمات دولتي » در بعد مديريتي، به دليل كمتر بودن مقدار ميانگين از عدد سه (حد وسط) نسبت به بهره برداري مشاع بيشترين تأثير مثبت را داشته است. ضمن اين كه ابعاد «مديريتي» و «دام و دامداري» در فردي سازي مراتع و بعد «اجتماعي» در بهره برداري مشاع، بيشترين اهميت را دارا بودند. همچنين نتايج به دست آمده از آزمون t تك نمونه اي نشان داد، گرايش بهره برداران در انتخاب نوع بهره برداري در سطح اعتماد 99 درصد در كليۀ ابعاد به جزء بعد «آب و خاك» تأثير معني داري داشته است. نتيجه گيري: با توجه به اين كه مديريت پايدار مراتع با چالش هاي جدي تخريب مواجه است، لذا انتخاب نوع بهره برداري در جهت مديريت هر چه بهتر مراتع از مهم ترين اولويت ها است. همان طور كه نتايج نشان داد گرايش بهره برداران در منطقه مورد مطالعه به سمت فردي سازي مراتع بوده است؛ لذا مي توان ضمن تغيير در تصورات سنتي دامداران نسبت به بهره برداري مشاع، زمينه توانمندي آن ها را به ويژه در بخش اقتصادي و همچنين استفادۀ چندمنظوره از مراتع از طريق تنسيق مراتع فراهم نمود. از طرفي، نتايج تحقيق نشان دهندۀ اين موضوع است كه در بهره برداري مشاع، اعتماد، مسئوليت پذيري، همدلي و مشاركت، سرمايۀ اجتماعي و همبستگي اجتماعي، بيشتر از بهره برداري فردي از مراتع است. از اين رو در بهره برداري مشاع، مي توان با برنامه ريزي و قطعه بندي شفاهي مراتع(بر اساس نظر بهره برداران در نتايج تحقيق) ، ضمن رعايت دقيق زمان ورود و خروج دام به مرتع و جلوگيري از دام مازاد به آن، گامي مؤثر در جهت مديريت پايدار مراتع برداشت.