عنوان مقاله :
رويكرد و روايت مورخان دورۀ نادر در قبال سلسلۀ صفويه
پديد آورندگان :
سالاري شادي ، علي پژوهشگاه علومانساني و مطالعات تاريخ فرهنگي
كليدواژه :
مورخان , ميرزامهديخان استرآبادي , محمدكاظم مروي , محمدمحسن مستوفي , نادر , صفويه
چكيده فارسي :
مورخان رسمي اغلب بخشي از حاكميت و نوشتههاي آنها مبيّن سياستهاي نظام حاكم بوده و معمولاً ميكوشند تا روايتي مطابق با نگرشهاي حكومت ارائه كنند. در اين ميان مورخان رسمي دورۀ افشاريه بهدليل پيچيدگيهاي سياسي و مذهبي و درهمتنيدگي حوادث منجربه سقوط صفويه ازجمله حكومت محمود و اشرف از يك سو و تحولات منتهي به ظهور نادر و رويكردهاي خاص و متفاوت او در برابر صفويان از ديگر سو، در وضعيت بغرنجي قرار گرفتند كه در مجموع روايت تاريخ و سقوط صفويان و موضعگيري نادر در قبال آن، براي آنها دشوار بود. حال مسئله اين است مورخان افشاريه در چنين شرايطي چگونه مناسبات نادر با ميراث صفويه و مقابلهجوييهاي وي با صفويان را روايت ميكردند. بههرحال از سقوط صفويه تا شوراي مغان مراحلي طي شد كه مورخان سلسلۀ افشاري را با چالش چگونگي روايت و رويكرد مواجه كرد. نگارنده با روش توصيفيتحليلي ميكوشد نحوۀ روايت مورخان افشاريه دربارۀ صفويان را در آن شرايط پرمسئله ارزيابي كند. مقاله به اين نتيجه ميرسد كه مورخان افشاري ناگزير نسبتبه دورۀ صفويه با ديدۀ ترديد و انتقاد مينگريستند، زيرا نادر كه تا حدي تصادفي با ميراثدار صفويه يعني طهماسب دوم همراه شده بود و همواره سوداي عزل وي را در سر ميپروراند و هر گاه اقتضا ميكرد، صفويان را به چالش ميكشيد؛ بنابراين، مورخان افشاري ضمن تأييد منويات نادر و تأكيد بر درستي عملكرد و استدلال وي در قبال صفويه، اغلب حاكميت صفوي را محكوم و سرزنش ميكردند.
عنوان نشريه :
تاريخ نگري و تاريخ نگاري
عنوان نشريه :
تاريخ نگري و تاريخ نگاري