عنوان مقاله :
شر و مسئوليت اجتماعي: بررسي لوازم ايدئاليسم افلاطوني والهيات ايدئاليستي جوسايا رويس
پديد آورندگان :
سنايي ، علي دانشگاه سمنان - گروه اديان و عرفان
كليدواژه :
جوسايا رويس , وفاداري , افلاطون , شر , مسئوليت اجتماعي , الهيات ايدئاليستي
چكيده فارسي :
در اين نوشتار با رجوع به برخي از مهمترين آثار افلاطون، ديدگاه او را درباره شر تبيين مي كنيم. با توجه به اينكه او محسوسات را نمودي ضعيف از حقايق لايتغير مُثُل مي داند، زمينه ساز اين ديدگاه در سنت نوافلاطوني مي شود كه شر جنبه عدمي دارد. اين نگرش از رويكرد واقع گرايانه به حيات فاصله دارد زيرا زندگي موجودات زنده به نحو عام و زندگي انسان به نحو خاص با انواعي از شرور متافيزيكي مواجه است و انسان به عنوان موجودي صاحب اختيار، دست خوش يا منشأ شر اخلاقي نيز هست. هرچند بر اساس خوانشي خاص مي توان طرح عالم مثل افلاطون را در پرتو مواجهه او با مرگ سقراط و تالش براي فراروي از آن جستجو كرد ولي به خاطر نگرش حاكم بر دنياي باستان كه مبتني بر نظام طبقاتي است، افلاطون نيز رويكرد نخبه گرايانه اتخاذ مي نمايد و به جاي تأكيد بر مسئوليت هاي فردي به تأسي عوام از فيلسوف به عنوان الگوي تجرد عقلي و فضايل اخلاقي در جامعه اشاره مي كند. اين در حالي است كه در جامعه مدرن كه ارزش هاي فردي اهميت مي يابد، ارتباط مؤثقي بين مسئله شر و مسئوليت اجتماعي برقرار مي شود. با رجوع به فلسفه جوسايا رويس كه او نيز همچون افلاطون متفكري ايدئاليست است، مي توان دريافت كه ايدئاليسم معاصر در عين نگاه خوش بينانه و كل گرايانه به جهان نمي تواند واقعيت شر را ناديده بگيرد. رويسهم واقع بينانه به رنج هاي بشري مي نگرد و هم با توجه به مباني نظري خود بر رويكرد مسئوالنه براي كاهش رنج و زدودن كاستي هاي اجتماعي تأكيد مي كند.
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه