ارائه‌ مدل موفقيت توسعه محصولات جديد با رويكرد ارزيابي محصولات سبز در صنايع غذايي

زمينه و هدف: در دنياي كنوني افزايش تغييرات زيست‌محيطي؛ ضايعات؛ شدت رقابت؛ كوتاه شدن چرخه عمر محصول و از سوي ديگر حركت توليد به سمت تكنولوژي و دانش جديد، شركت‌ها را ناچار به توسعه محصولات جديد به عنوان يكي از استراتژي‌هاي رقابتي سوق داده است. لذا تحقيق حاضر با هدف ارائه‌ ارائه‌ مدل توسعه محصولات جديد با رويكرد محصولات سبز در صنايع غذايي انجام گرفته است. روش بررسي: نوع روش شناسي پژوهش تركيبي است و برمبناي نتيجه در دسته پژوهش‌هاي توسعه‌اي قرار مي‌گيرد. در اين پژوهش جهتِ جمع‌آوري داده‌ها در بخش كيفي از مصاحبه استفاده مي‌شود و در بخش كمي از چك ليست‌هاي ماتريسي براساس مقايسه زوجي بهره برده شده است. جامعه هدف در بخش كيفي ۱۴ نفر از متخصصان دانشگاهي بودند كه چه به لحاظ علمي و چه به لحاظ تجربي، خبره تلقي مي‌شدند. نمونه‌گيري در بخش روش شناسي كيفي، نمونه‌گيري نظري و نحوه تعيين نمونه گلوله برفي بود. اما جامعه هدف در بخش كمي ۲۴ از مديران شركت‌هاي دانش بنيان بودند، كه براساس تجربه‌هاي كاري و سطح دانش فني و تخصصي از طريق نمونه‌گيري همگن انتخاب شدند. اين پژوهش در بازه زماني يكساله انجام شده است. يافته‌ها: نتايج پژوهش در بخش كيفي از وجود 810 كد باز؛ 107 مفهوم و20 مقوله در قالب يك مدل پارادايمي براي توسعه محصولات جديد در صنعت مواد غذايي حكايت دارد. همچنين نتايج در بخش كمي نشان داد، درصدِ تاثيرگذاري پيامد تكنولوژي سبز نسبت به بقيه پيامدهاي توسعه محصولات جديد بيشتر است، كه به معناي آن است كه اثرگذارترين پيامد از توسعه محصولات جديد در سطح شركت‌هاي دانش بنيان محصولات مواد غذايي مي‌باشد. بحث و نتيجه‌گيري: نتيجه كسب شده گوياي اين واقعيت است كه تكنولوژي سبز كه طي فرآيندهاي زيرساختي براساس طرح‌هاي توسعه محصولات جديد ايجاد مي‌گردد، امكان طبقه‌بندي و دسته‌بندي اطلاعات را از زمينه‌هاي اجتماعي و مشتريان به شركت‌هاي دانش بنيان مي‌دهد و شرايط را مهيا مي‌كند تا شركت‌ها سطح شناخت‌شان از تغييرات زيست‌محيطي و سلايق و انتظارات مشتريان ارتقاء يابد و از اين طريق بتوانند، نسبت به توسعه عملكردهاي رقابتي در عرصه محصولات سبز در بلندمدت پيش قدم باشند.