طراحي مدل تقويت برندهاي ايراني با تأكيد بر رويكرد نوآوري باز در صنعت لوازم خانگي

ساختن يك برند جديد به‌تنهايي كفايت نمي‌كند و اينكه چگونه بايد آن را نگه داشت و با چه تدابيري مي‌توان همواره آن را تقويت كرد نيز از اهميت ويژه‌اي برخوردار است؛ بنابراين، هدف پژوهش حاضر، طراحي مدل تقويت برندهاي ايراني با تأكيد بر رويكرد نوآوري باز در صنعت لوازم خانگي است. پژوهش حاضر ازحيث هدفْ كاربردي و ازنظر شيوۀ اجرا از نوع پژوهش‌هاي آميخته (كيفي‌ـ‌كمّي) است. ابزار جمع‌آوري داده در بخش كيفي مصاحبه و در بخش كمّي پرسشنامه است كه روايي و پايايي آنها مطلوب ارزيابي شد. به‌منظور جمع‌آوري داده‌ها، پس از بررسي پيشينۀ پژوهش، پروتكل مصاحبۀ نيمه‌ساختاريافته تدوين شد و در ادامه، مشاركت‌كنندگان از ميان كارشناسان و خبرگان علمي و اجرايي فعال در صنعت لوازم خانگي با روش نمونه‌گيري هدفمند «گلوله‌برفي» انتخاب شدند. همچنين، نمونۀ آماري پژوهش در بخش كمّي را 386 نفر از مشتريان لوازم خانگي در شهر تهران تشكيل مي‌دهند. براي تجزيه‌وتحليل داده‌ها در بخش كيفي، از راهبرد مفهوم‌سازي بنيادي با كمك نرم‌افزار  MAXQDAو در بخش كمّي از تحليل عاملي (FA) استفاده شد. نتايج پژوهش حاكي از آن است كه عوامل مبتني بر تمركز بر طرف عرضه و تقاضا باعث تقويت برند لوازم خانگي ايراني مي‌شود. اين پژوهش همچنين، راهبردهاي ذهني، ارتباطي و انطباقي را معرفي مي‌كند كه خود تحت‌تأثير شرايط مداخله‌گر (عوامل انساني و سازماني) و زمينه‌اي (فاكتورهاي كلان و خرد) قرار مي‌گيرند. پيامدهاي اجراي راهبردها نيز شامل پيامدهاي مرتبط با مشتريان و جامعه و مرتبط با سازمان است. تحليل داده‌هاي بخش كمّي پس از اعمال روش داده‌بنياد به ارائۀ مدل براساس روش تحليل عاملي منجر شد.