ارزيابي سلامت ‌روان براساس سبك‌هاي فرزندپروري و مذهبي بودن والدين با نقش ميانجي دينداري

مشكلات بهداشت رواني كودكان و نوجوانان سراسر جهان را تحت تأثير قرار مي‌دهد. بنابراين، هدف از پژوهش حاضر ارزيابي الگوي سلامت ‌روان براساس سبك‌هاي فرزندپروري و مذهبي بودن والدين با نقش ميانجي دينداري است. روش پژوهش «توصيفي» از نوع تحليل مسير است. براي انجام پژوهش 374 تن از دانش‌‌آموزان متوسطه شهر كرج در سال 1397ـ1398 به روش «خوشه‌اي» انتخاب و پرسشنامه‌هاي «دينداري»، «سلامت‌روان»، «مذهبي بودن والدين» و «سبك‌هاي فرزند‌پروري» را تكميل كردند. نتايج ضريب همبستگي نشان داد: بين مذهبي بودن والدين، دينداري و سبك فرزندپروري «مقتدرانه» با سلامت‌ رواني ارتباط مثبت و معناداري وجود دارد. اما دو سبك فرزندپروري «سهل‌گيرانه» و «مستبدانه» با سلامت روان ارتباط منفي داشتند. بالاترين همبستگي نيز بين مذهبي بودن والدين و سلامت روان گزارش شد. همچنين نقش واسطه‌اي دينداري در رابطه متغيرهاي مذهبي بودن والدين و سبك فرزندپروري مقتدرانه با سلامت روان معنا‌دار بود. با توجه به نتايج مي‌توان گفت: انتخاب سبك مناسب تربيت فرزندان، مذهبي بودن والدين و دينداري مي‌تواند در سلامت رواني افراد تأثيرگذار باشد.