عنوان مقاله :
نگاهي به ايماژهاي زندگي در نگره مولوي و كازنتزاكيس با تاكيد بر ايماژِ «زندگي به مثابه سوءتفاهم/ جنگ»
پديد آورندگان :
گرجي ، مصطفي دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
ايماژهاي زندگي , زندگي بهمثابۀ سوءتفاهم , كازنتزاكيس , مولوي
چكيده فارسي :
زندگي بهمثابۀ فرايند تكامل و با توجه به دو ساحت باورها و عواطف- احساسات در نگاه انديشمندان به اشكال مختلف بازنموده شده است. در اين ميان، ايماژهايِ برساخته از زندگي و معنايِ آن در لايههايِ مختلف، يكي از نكاتِ برجسته در متون است كه در قالب تصويرهاي هنري و كلاناستعارهها مفصلبندي ميشود. از سويي ديگر، در ميان مجموعه متفكران، مولوي و كازنتزاكيس دو شخصيت كمنظيري هستند كه با وجود تمايزهاي معرفتي و گفتماني از يكسو و تاريخي و جغرافيايي از سويي ديگر، مفهوم زندگي را در قالب استعاره/ ايماژهاي هنري تصويرسازي كردهاند. در اين مقاله، نويسنده سعي ميكند اين مسئله را با توجه به چهارچوب نظري انواع «ايماژهاي زندگي» از منظر رابرت سالامون در مهمترين آثار اين دو متفكر بررسي كند. سالامون در اين مبحث شانزده ايماژ از مهمترين ايماژهاي زندگي را شناسايي كرده كه مهمترين اين موارد زندگي بهمثابۀ بازي، داستان، غمنامه، كمدي، ماجرا و مأموريت است. اين نوع طرز تلقي به زندگي، در آثار اين دو تصويرسازي شده است كه از بنيانهايِ معرفتي مشترك با وجود همۀ افتراقها حكايت دارد. يكي از نكات مهم در تحليل يافتهها اِشعار هردو به ايماژ ويژهاي است كه در دستگاه فكري اين دو بهصورت برجسته مفصلبندي شده و آن «زندگي بهمثابۀ سوءتفاهم» است. نويسنده ضمن بررسي مجموعه ايماژهاي مشترك با تأكيد بر ايماژ اخير، انديشۀ اين دو متفكر را از منظر ارزش و كاركرد زندگي تحليل كرده است.
عنوان نشريه :
مطالعات عرفاني
عنوان نشريه :
مطالعات عرفاني