نقد دلايل ناكارآمدي قاعدۀ عرضه حديث بر قرآن

Criticism of the Arguments for the Ineffectiveness of the Rule of Presenting Hadith on the Quran

يكي از روش‌هاي اعتبار‌يابي متن احاديث، عرضه آنها به قرآن مجيد است.‌ اين روند كه به «قاعدۀ عرضه حديث به قرآن» نام برده شده بر دليل‌هاي گوناگون عقلي و نقلي استوار است. معروفترين اين دلايل دسته‌اي از رواياتي ‌به‌عنوان «اخبار عرض» مي‌باشند. با‌ اين وجود، اشكالاتي به درستي اين قاعده از سوي جريان ظاهر‌گرايي عامه و برخي از ظاهر‌گرايان خاصه، وارد شده است. پژوهش حاضر با استفاده از منابع كتابخانه‌اي و بهره از روش توصيفي ـ تحليلي در پي بازخواني ‌اين دلايل، ميزان دلالت آنها بر مقصود و پاسخ‌گويي به آنهاست. در اين جستار، اشكالات مخالفان قاعده در چهار ردۀ: رويكردهاي معرفت شناختي، اشكالات سندي، اشكالات مبتني بر ادله نقلي و لازمه‌هاي نادرست اجراي قاعدۀ عرضه تقسيم شده‌اند. در يك ارزيابي كلي، ريشۀ دلايل معرفتي و محتوايي پيش‌گفته به آسيب‌هايي چون فهم يك سويه از پاره‌اي اخبار، عدم درك استوار از مفهوم مخالفت در محتواي اخبار عرض و نيز يكسان‌انگاري مفهوم سنّت با حديث باز مي‌گردد. پاسخ‌هاي فراهم آمده به اشكالات پيش‌گفته نيز بر درك ‌اين آسيب‌ها استوار است. اشكالات سندي نيز به سبب تمركز بر شمار محدودي از خانواده اخبار عرض رخ نموده‌اند كه با مراجعه به ساير احاديث و حصول تواتر معنوي يا استفاضه پاسخ داده مي‌شوند. نتيجه ‌اينكه هيچ‌يك از دلايل را نمي‌توان در جهت خدشه به اخبار عرض ‌به‌كار برد.

One of the methods of verifying the text of hadiths is to present them to the Holy Quran. This process, which is called “the rule of presenting hadiths to the Quran”, is based on various rational and narrative reasons. The most famous of these reasons are a group of traditions called “narrations of presenting”. Nevertheless, some objections have been raised to the correctness of this rule to the trend of Sunni and Shia appearance-centrism. The current research, using library sources and using the descriptive-analytical method seeks to reread these reasons, the extent of their meaning and answer to them. In this research, the problems of the opponents of the rule are divided into four categories: epistemological approaches, documentary problems, problems based on narrative evidence, and incorrect implications for the implementation of the presenting rule. In a general evaluation, the root of the aforementioned epistemological and content-based reasons goes back to issues such as understanding one side of some narrations, and lack of solid understanding of the concept of opposition in the context of wide-ranging narrations, and equating the concept of Sunnah with Hadith. The answers provided to the aforementioned problems are also based on the understanding of these issues. Documentary problems have also occurred due to focusing on a limited number of narrations presented, which are answered by referring to other hadiths and obtaining meaningful massiveness or abundance. The result is that none of the reasons can be used to harm the narration of presenting.