كليدواژه :
فارابي , اخلاق , عقل خودبنياد , سعادت , فرهنگ , تاريخ , شهر , آزادي
چكيده فارسي :
هدف مقالهي حاضر ارائهي يك خوانش نوين از نظام اخلاقي فارابي براساس خِرد خودبنياد است. روش مقاله توصيف، تحليل و تأويل افكار فارابي در پرتو نوشتار اوست. مسألهي اصلي ِمقاله ضرورت خوانش مجدّد، تصحيح اعوجاج در فهم نظام اخلاقيِفارابي و نهايتاً پاسخ به بحران اخلاقي معاصر است. نتايج مقاله اين است كه نظام اخلاقيِ فارابي براساس عقل خودبنياد پا ميگيرد، چرا كه او از ابتدا سعادت را مشروط به منطق و برهان ميكند كه عرصهي خودبنيادي عقل است. مراد از اخلاق تنها هنجارهاي رفتاري معيّن نيست، بلكه همهي ارزشها و قلمروهاي حيات مدني را دربر ميگيرد، و بدين جهت، اخلاق نزد معلّم ثاني چونان فرهنگ انديشيده شده است. از سوي ديگر، اخلاق در نگاه او در بستر و مناسبات تاريخي شكل ميگيرد و تطوّر مييابد؛ لذا حيث تأسيسگرانه و نقّادانه پيدا ميكند. بدين سبب، اخلاق ذاتاً مشروط به آزادي و عقل ميشود. در پرتو اين نتايج ميتوان گفت بحران اخلاقيِ معاصر از فقدان خِردِ اخلاقيِ نقّاد و غير آزاد سرچشمه ميگيرد.