كليدواژه :
قرآن , دين , جزا , مكافات , توحيد
چكيده فارسي :
آيا حكومت ديني معني دارد؟ آيا دين و سياست با يكديگر قابل جمع است؟ آيا با يكديگر سازگارند؟ آيا ميتوان دين را آنقدر وسعت داد، كه زندگي دنيا و اخرت يا زندگي عادي و قدسي را دربر بگيرد؟ با اين توضيح كه زندگيها بايكديگر مرتبط است و بر يكديگر تأثير ميگذارد. آيا ميتوان دنيا و زندگي عادي را آن قدر گسترش داد، كه عرفان، دين، هنر را دربر بگيرد.؟
در جواب به اين سوالها دو ديدگاه وجود دارند.
الف: ديدگاهي كه ميگويند سياست زيرمجموعه دين است. وسياست بايد در چهار چوب دين حركت نمايند.
ب: ديدكاه ديگر اين است كه دين از سياست جداست . دين را از امور فردي وسياست را از امور اجتماعي ميداند. وسكولاريسم بر اساس همين ديدگاه است.
هر كدام از اين ديدگاه ادله اي را بيان ميكند . كه اين مباحث در طي دو فصل بيان ميشود. در فصل اول ديدگاهي كه ميگويند سياست زيرمجموعه دين است. وسياست بايد در چهار چوب دين حركت نمايند؛ مطرح ميشود، درفصل دوم سكولاريسم كه معتقدن كه دين از سياست جدا است مطرح خواهد شد.