عنوان مقاله :
ريختشناسي داستان حضرت يوسف «ع» براساس الگوي پراپ در تفاسير البرهان و الدرالمنثور
پديد آورندگان :
حاجي سلطاني ، طيبه دانشگاه شاهد , قطبي ، ثريا دانشگاه شاهد - گروه علوم قرآن و حديث , داودي مقدم ، فريده دانشگاه شاهد - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
روايتشناسي , داستان حضرت يوسف(ع) , الگوي پراپ , تفاسير روايي قرآن كريم
چكيده فارسي :
روايتشناسي ازجمله رويكردهاي نوين زبانشناسي و شيوهاي در نقد متون و ادبيات داستاني و روايي است كه با تحليل ساختار روايت، ضمن توصيف لايههاي پنهان داستان، درصدد معرفي الگوهاي حاكم بر روايت و اغراض نهفته در آن است. يكي از الگوهاي شايان توجه در تحليل ساختار داستان، الگوي پراپ است. پژوهش حاضر با هدف تحليل ساختار روايت داستان حضرت يوسف(ع) براساس الگوي پراپ انجام گرفته است. روش تحقيق توصيفيتحليلي است. يافتههاي تحقيق نشان دادند كنشها و گزارههاي داستان حضرت يوسف(ع) در اين متون به جز دو مورد كه مربوط به زمان شرارت دوم داستان و بخشيدهشدن هر دو شرير است، با الگوي پراپ تطابق دارد. همچنين، مشخص شد خويشكاريهاي اصلي استخراجشده، مطابق با آيات قرآن است و خداوند مسير اصلي حركت حضرت يوسف(ع) را از كودكي تا رسيدن به وزارت مصر و تعبير خواب او را در قرآن كريم ترسيم كرده است. به عبارت ديگر، خداوند تمام وقايع لازم براي شكلگيري ساختار يك متن روايي را دربارۀ اين داستان در قرآن بيان كرده است. همچنين، اين انطباق نشان ميدهد رسيدن به كمال انساني با گذشتن از مسير سختيها ميسر ميشود و هر حركت و قدمي كه به سوي كمال شكل گرفته، نقطۀ آغاز آن با سختي يا شرارتي است كه بر حضرت يوسف(ع) وارد آمده است.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي زبان شناختي قرآن
عنوان نشريه :
پژوهش هاي زبان شناختي قرآن