مفهوم و جايگاه قانون‌گذاري مشاركتي در پرتو گفتمان سياست جنايي مشاركتي

زمينه و هدف: دموكراسي در بيـشتر كـشورها پديـده نـو و وارداتي و اهميت آن به‌اندازه‌اي فزونـي يافتـه كـه بـسياري از نظام‌هاي غيـر دمكراتيك براي مشروع جلوه دادن نظام سياسـي خـود از واژه دموكراسـي بهـره مي‌گيرند. مشاركت شهروندان در قانون‌گذاري موجب تثبيت و ارتقاي دموكراسي حداكثري، افزايش اعتماد شهروندان به حكومت، افزايش مشروعيت حكومت و حاكميت قانون در كشورها مي‌گردد. بر اين اساس، به بررسي مفهوم قانون‌گذاري مشاركتي، ارتباط آن با گفتمان سياست جنايي مشاركتي و جايگاه آن در نظام حقوقي آلمان، سوئيس و آمريكا مي‌پردازيم. روش: پژوهش حاضر با روش توصيفي - تحليلي انجام‌شده است.يافته‌ها و نتايج: بر طبق تجربه كشورهاي مورد مطالعه، مشاركت شهروندان در قانون‌گذاري موجب ارتقاي كيفي قوانين از منظر انطباق با نيازهاي واقعي جامعه، قابليت اجرا، پذيرش جامعه هدف و دستيابي به اهداف قوانين مي‌شود. با آنكه مردم بطور مستقيم در قانونگذاري نقشي ندارند و اين وظيفه پارلمان در هر كشور است اما نقش مردم بطور غير مستقيم بسيار حائز اهميت است. اين نقش همچنين در خصوص اعمال سياست هاي جنايي نيز پر رنگ است. سياست جنايي مشاركتي با اين رويكرد توانسته به نقش مردم در مقابله با جرائم نقش بيشتري داده و از اين طريق نه تنها در پيشگيري از جرم بلكه در مقابله با تكرار جرم نيز موثرتر باشد. بر اين مبناء شاهد امنيت بيشتر در جامعه در برخورد با ارتكاب جرائم هستيم همچنين نتايج پژوهش بيانگر آن است كه دولت آلمان ازنظر دموكراتيك در برابر رأي‌دهندگاني كه آزادند حمايت خود را پشت سر نامزدها و احزاب موردنظر خود بدون نفوذ نامناسب به‌كارگيرند، پاسخگو است. مشاركت در روند سياسي در ايالات‌متحده بر اساس رضايت مردم، مشاركت شهروندان در روند سياسي به‌صورت پيش‌فرض است. همچنين، حق حاكميت مردم در سوئيس، هم به شكل دموكراسي نمايندگي از طريق برگزاري انتخابات و هم به شكل دموكراسي مستقيم مستقر شده است.