شماره ركورد :
1340578
عنوان مقاله :
بررسي ميزان كارآمدي نظريه گفتماني فوكو در مطالعات شرق‌شناسي با مطالعه رويكرد مستشرقان همعصر در بازنمايي ايران
پديد آورندگان :
رضايي، اعظم دانشگاه خوارزمي , احمد گلي، كامران دانشگاه خوارزمي
تعداد صفحه :
23
از صفحه :
95
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
117
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
شرق‌شناسي , فوكو , گفتمان , كرزن , براون , زندگي­نامه , سفرنامه
چكيده فارسي :
طبق منطق گفتماني فوكو، انسان در شكل­گيري گفتمان نقش آغازكننده ندارد و مخير و صاحب اراده محسوب نمي­شود، بلكه سوژه­اي است كه هويت، شغل و جايگاهش در جامعه به‌دست گفتمان‌هاي گوناگون و روابط قدرت و ضوابط آن گفتمان­ها شكل مي‌گيرد و تعيين مي‌شود. از نگاه ادوارد سعيد، «شرق­شناسي» گفتماني است كه در آن شرق‌شناسان، طبق ضوابط و روابط قدرت موجود در اين گفتمان و همسو با مقاصد سلطه­جويانه آن، تصويري سطحي، كليشه­اي و انحرافي از خاورزمين ارائه مي­دهند. ادوارد براون و جورج كرزن دو ايران­شناس همعصر بودند كه در بسياري از جنبه­هاي زندگي با هم نقاط اشتراك داشتند؛ ازاين‌رو، هردو بايد تحت‌تأثير گفتمان امپرياليستي حاكم در دوره ويكتوريا در خدمت اين گفتمان و در راستاي اهداف استعماري آن قلم ميزدند. اما اين انتظار درباره براون برآورده نمي­شود. او درست در نقطه مقابل كرزن قرار دارد و از سياست­هاي ددمنشانه افرادي چون كرزن انتقاد مي­كند. وجود شرق‌شناسان نادري چون براون، كه در دل گفتمان حاكم زندگي مي­كردند، ولي تحت‌تأثير آن قرار نگرفتند و حتي به مقابله با آن برخاستند، تعريف شرق‌شناسي را، به‌مثابه پديده­اي صرفاً گفتماني، با چالش جدي مواجه مي­كند. در اين مقاله، سعي شده است با ارائه زندگي­نامه اين‌دو مستشرق و عواملي كه باعث شد آنها در سفرنامه­ها و ديگر نوشته­هايشان دو رويكرد كاملاً متفاوت درباب ايران در پيش بگيرند، تكيه ادوارد سعيد بر منطق گفتماني فوكو و ميزان كارآمدي آن در تعريف و تحليل شاخه مطالعاتي شرق­شناسي بررسي مي‌شود. اين بررسي نشان مي­دهد كه نمي­توان فعاليت­ها و نوشته­هاي مستشرقاني چون براون را، كه با انسان‌دوستي و خيرخواهي از حقوق ملت ايران دفاع كردند، براساس نظريه گفتمان فوكو، كه متعلق به سنت ضدانسان­گرايانه نيچه است، تحليل كرد.
سال انتشار :
1400
عنوان نشريه :
مطالعات و تحقيقات ادبي
فايل PDF :
8945761
لينک به اين مدرک :
بازگشت