بررسي رابطه عليت كوتاه مدت و بلندمدت ميان رژيم نرخ ارز و ناترازي نرخ حقيقي ارز در مجموعه كشورهاي عضو اوپك

ناترازي نرخ حقيقي ارز به معناي انحراف نرخ واقعي ارز از سطح تعادلي آن و دليل بسياري از مشكلات اقتصادي داخلي و جهاني است. اين شاخص به‌عنوان يك شاخص مهم در رقابت خارجي در نظر گرفته مي‌شود و در صورت اتخاذ رژيم ارزي نامناسب، ممكن است ناپايداري اقتصادي ايجاد كند و بر عملكرد اقتصادي تأثير بگذارد. اين موضوع در كشورهاي داراي منابع نفتي با توجه به ساختار ويژه تجارت خارجي آن‌ها داراي اهميت است؛ بنابراين هدف از اين مطالعه، بررسي روابط عليت كوتاه و بلندمدت ميان رژيم نرخ ارز و ناترازي نرخ حقيقي ارز در مجموعه كشورهاي عضو اوپك است؛ بنابراين با استفاده از داده‌هاي تركيبي طي سال‌هاي 2020-2000 و رويكردهاي هم‌جمعي به بررسي روابط عليت بلندمدت و كوتاه‌مدت ميان متغيرهاي مذكور پرداخته‌شده است. نتايج تحقيق نشان مي‌دهد كه در كوتاه‌مدت رابطه عليت از سمت ناترازي نرخ حقيقي ارز به رژيم نرخ ارز و مثبت و معنادار به‌دست‌آمده است؛ به عبارتي هرقدر ناترازي نرخ حقيقي ارز بيشتر باشد، مقام پولي در بازار مداخله بيشتري مي‌كند تا نرخ ارز به سمت ثبات بيشتر حركت كند و نوسانات به حداقل برسد. در بلندمدت نيز رابطه عليت از سمت رژيم نرخ ارز به ناترازي نرخ حقيقي ارز و منفي و معنادار است. بدين معنا كه هرقدر رژيم نرخ ارز به سمت ثبات بيشتر حركت كند، ناترازي نرخ حقيقي ارز رو به كاهش مي‌رود. به عبارتي نوع رژيم ارزي در بلندمدت مي‌تواند موجب شكل‌گيري انتظارات در بازار و درنتيجه افزايش يا كاهش ناترازي شود.