طراحي و اعتباريابي مدل ارتقاي ظرفيت خط مشي گذاري آموزش هاي مهارتي كشور

هدف پژوهش حاضر طراحي و اعتباريابي مدل ارتقاي ظرفيت خط مشي گذاري آموزش هاي مهارتي كشور مي باشد. محقق با پارادايم پراگماتيسم و استراتژي داده بنياد و معادلات ساختاري دررويكردي آميخته اقدام به حل مسئله نموده است. نمونه‌هاي پژوهش در قسمت خبرگان بصورت غيرتصادفي هدفمند با بهره گيري از تحليل محتواي پنهان ، به تعداد 15 نفر و در بخش آزمايش مدل توسط نرم افزار GPOWER 3.1 با دقت 95% ، قدرت تعميم پذيري 90% وبا رعايت چارچوب نمونه گيري، تعداد 215 نفر محاسبه گرديد.براي گردآوري داده ها از ابزارهاي مصاحبه نيمه ساختار يافته و پرسشنامه احصا شده از كدهاي برخاسته از مصاحبه ها  در نرم افزار MaxQda2020 استفاده شد. پيش پردازش داده ها با نرم‌افزارSPSS26 و براي تجزيه و تحليل مدل SmartPLS3 استفاده شد. با شناسايي مولفه هاي ارتقاء ظرفيت خط مشي گذاري حوزه پژوهش و عوامل موثر بر آن و اجراي آزمون هاي PLS ؛ در نهايت شاخص برازش مدل  SRMR=0.063  نشان از برازش مطلوب مدل نهايي پژوهش داشته و مقدار 0.69=R2حاكي از قوي بودن پيش بيني تاثير مذكور مي باشد. نمودار تحليل اهميت‌عملكرد (IPMA)  نشان داد شاخص هاي تلاش براي افزايش مخاطب ؛ اتخاذ تدابير اعتماد دهنده و محدوديت هاي بودجه اي نياز به توجه ويژه سياستگذاران آموزش هاي مهارتي داشته، هم چنين ايجاد كانون هاي تفكر، توجه به سرمايه هاي انساني درون سيستمي، مشخص نمودن متولي ثابت براي موضوع فرهنگ سازماني ،تقويت جايگاه خط مشي گذاري و ارائه آموزش هاي لازم آن، بازنگري قوانين براي جلوگيري از اتلاف منابع ، بايست در دستور كار قرار گيرد.