شماره ركورد :
1341206
عنوان مقاله :
عناصر اصلي تفكر معنوي در انديشه هيدگر و مولانا
پديد آورندگان :
سيف زاد آبكنار ، يوسف دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات - دانشكده حقوق، الهيات و علوم سياسي , پازوكي ، بهمن مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران - گروه فلسفه غرب
از صفحه :
67
تا صفحه :
92
كليدواژه :
هيدگر , مولانا , تفكر , تفكر‌حصولي , تفكر‌حضوري , لوگوس , مابعدالطبيعه
چكيده فارسي :
از نظر هيدگر تفكر را نمي‌توان فقط به مابعدالطبيعه، علم و تكنولوژي، سوژه‌مداري، تمثل و منطق‌گرايي منحصر كرد. بلكه تفكر معنوي لوازمي دارد كه مهم‌ترين آن پرسش‌گري و به‌راه افتادن در مسير انديشه است. از نظر وي تفكر و تشكر هم‌ريشه بوده و با لوگوس يا گفتار پيوند دارد. هرچند ويژگي اصلي تفكر اين است كه در طلب وجودي باشد كه او را به‌سوي تفكر فرا‌‌‌مي‌خواند. از نظر مولانا نيز از طريق دانش‌هاي نظري يا حصولي نمي‌توان به معرفت حقيقي دست يافت. بلكه تفكر ذيل ادراك عارفانه يا حضوري قرار گرفته و بر ياد، شهود، ذوق و عشق دلالت مي‌كند. از نظر وي لازمه اصلي تفكر، سلوك است كه در مرتبه عالي آن، انسانِ كامل با اتصال به حق، به يقين و معرفت خواهد رسيد. بنابراين علي‌رغم تفاوت‌هاي آشكار آنها از نظر خاستگاه فكري و مباني انديشه، اما عناصر مشتركي نيز در انديشه آنها به چشم مي‌خورد. چنان‌كه هيدگر و مولانا معتقدند دليل‌باوري و تعقل‌گرايي به‌تنهايي نمي‌تواند به تفكر منجر شود. بلكه تفكر، شهودي يا معنوي بوده كه از طريق انكشاف و گشودگي رخ خواهد داد.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه اديان
عنوان نشريه :
پژوهشنامه اديان
لينک به اين مدرک :
بازگشت