شماره ركورد :
1341317
عنوان مقاله :
تأثير پيكرگرداني بر تغيير جايگاه شخصيت در پاره‏اي از قصه‏هاي عامه (با نگرش به نظريۀ «شخصيت» از ديدگاه كلود برمون)
پديد آورندگان :
كوپال ، عطاالله دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج - گروه زبان و ادبيات فارسي , رنگرز ، صبوره دانشگاه تربيت مدرس - گروه پژوهش هنر
از صفحه :
39
تا صفحه :
68
كليدواژه :
پيكرگرداني , كلود برمون , كارگزار , كارپذير , قصه‏هاي عامه
چكيده فارسي :
پيكرگرداني يا ترنسفورم به تغيير ماهوي شخصيت انساني يا غيرانساني بر اثر نيرويي فرازميني اطلاق مي‌شود. مقالۀ حاضر بر آن است كه اين استحالۀ ماهوي شخصيت‏هاي قصه‏هاي عامه را در چهارچوب نظريۀ روايت‏شناسي كلود برمون مورد بررسي قرار دهد. كلود برمون در طبقه‏بندي نقش شخصيت در روايت داستاني، شخصيت‏هاي «كارگزار» و «كارپذير» را براساس بسط نظريۀ تقابل دوگانۀ لوي استروس در مورد شخصيت‏هاي كنش‌گر مورد نظر ساخت‌گرايان مطرح كرد. كارگزار در قصه، نقشي فعال، مؤثر و پويا دارد و نقطۀ مقابل آن، كارپذير داراي نقشي منفعل و تأثيرپذير است. پژوهش حاضر برآن است به اين پرسش پاسخ دهد كه براساس نظريۀ برمون، پيكرگرداني در قصه‏هاي عامه، چگونه مي‏تواند منجر به تغيير كاركرد شخصيت شود و به تبع آن، جايگاه و نقش شخصيت را در قصه از كارگزار به كارپذير و يا برعكس دگرگون سازد؟ اين پژوهش از طريق گردآوري منابع به روش كتابخانه‏اي و به شيوۀ توصيفي-تحليلي قصد دارد با استدلال‏هاي خود به اين نتيجه برسد كه به طور مشخص در چهار قصۀ برگزيده از ادب عامه شامل «بلبل سرگشته»، «ماه‏پيشاني»، «نمكي» و «چل‏گيس» كه به عنوان نمونه‏هاي مورد پژوهش انتخاب شده‏اند، پيكرگرداني سبب مي‏شود كه شخصيت داستاني، پس از استحاله در طول قصه از لحاظ تأثيرپذيري از كنش دگرگون شود، كنش‏هاي جديدي خلق كند و يا از كنش‏هاي جديد متأثر شود و در نتيجۀ آن از كارگزار به كارپذير و يا از كارپذير به كارگزار تغيير جايگاه بدهد.
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي
لينک به اين مدرک :
بازگشت