شماره ركورد :
1341318
عنوان مقاله :
آبشخور اساطيري نقش‌مايه‌هاي زمين در عرفان (زمين در عرفان و ريشه‌هاي اساطيري آن)
پديد آورندگان :
كلانتر ، نوش آفرين دانشگاه لرستان , صادقي تحصيلي ، طاهره دانشگاه لرستان - گروه زبان و ادبيات فارسي , حسني جليليان ، محمد رضا دانشگاه لرستان - گروه زبان و ادبيات فارسي , حيدري ، علي دانشگاه لرستان - گروه زبان و ادبيات فارسي
از صفحه :
69
تا صفحه :
96
كليدواژه :
اسطوره , اديان , زمين , عرفان
چكيده فارسي :
زمين نزد اغلب ملل، عنصري زنانه و داراي طبيعتي زايا و بارور و نقش اساسي در آفرينش است؛ از اين رو، در اسطوره ها، باورها، آيين ها، اديان و نحله هاي عرفاني، نمود ويژه يافته است. در اساطير، زمين مادر هستي، ايزدبانوي مورد پرستش، پرورش دهندۀ آفريدگان، زاينده، روينده، داراي قداست و الوهيت، سرچشمۀ وجود انسان و ديگر موجودات است. در اديان، زمين سرچشمۀ وجود مادي انسان، مادر، مهد و گاهواره است. در اكثر نحله هاي عرفاني، زمين عرصۀ هبوط و فراق روح است. همچنين عنصري زنانه و مؤنث است و بر اساس آن، زن، جسم و نفس كه ماهيتي زميني و مؤنث دارند، مذموم واقع شده اند. در عرفان اسلامي، علاوه بر كاركردهاي ادبي فراوان زمين، دو كاركرد ويژه عبارت هستند از: 1- مادر بودن زمين و 2- زندگي دوباره بخشيدن. زمين در عرفان، مادر هستي تلقي شده كه موجودات و از جمله انسان، فرزندان اويند. در باورهاي اساطيري، زمين و مادر هر دو در امر توليد مثل و بقاي هستي دخيل بوده و امر زايايي و باروري را به عهده داشته اند؛ بنابراين، تلقي عرفا از زمين به عنوان مادر برگرفته از باورهاي اساطيري است. همچنين در باور عرفا، زمين (خاك/ گور) وسيلۀ تولد دوبارۀ روح و مقدمۀ ورود به عالم ملكوت است. در باورهاي اساطيري، زمين، زهدان و مادر انسان و دفن مرده در خاك به منزلۀ بازگشت به خويشتن (مادر) و تولد دوباره تلقي مي شده است؛ پس مي توان گفت اين نگرش عرفا نيز بازماندۀ باورهاي اساطيري است.
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي
لينک به اين مدرک :
بازگشت