زمينه‌ها و بسترهاي اجتماعي و فرهنگي نظم و امنيت در افغانستان

افغانستان، كشوري با قوميت‌هاي متعدد و چندفرهنگي است. اين كشور بيش‌از چهار دهه، گرفتار جنگ و ناامني بوده است. يكي از دلائل اساسي استمرار جنگ و ناامني در اين كشور بي‌توجهي به زمينه‌ها و ابعاد اجتماعي و فرهنگي ناامني ‌است. بنابراين هدف اصلي در اين مقاله، فهم زمينه‌ها و بسترهاي اجتماعي و فرهنگي نظم و امنيت در افغانستان است. روش اين پژوهش كيفي است و با رويكرد نظريۀ داده بنياد انجام شده است. جامعۀ آماري اين پژوهش، كارشناسان امور اجتماعي و فرهنگي افغانستان هستند و نمونه‌ها با روش نمونه‌گيري هدفمند انتخاب و تا اشباع نظري با 18 نفر مصاحبۀ كيفي ادامه يافته است. داده‌ها با كدگذاري باز، محوري و گزينشي تجزيه و تحليل شده است. يافته‌هاي پژوهش در قالب شش مقولۀ اصلي اين‌گونه استنتاج شده‌اند: نبود تفاهم نمادي و ‌بي‌نظمي فرهنگي، تعاملات ضعيف و پرتنش گروه‌هاي قومي، نابرابري‌ها و تبعيض در توزيع منابع ملي، سرمايۀ فرهنگي ستيزه‌جويانه، سرمايۀ اجتماعي متمركز بر قوم و قبيله و شكل‌نگرفتن عرصۀ عمومي. پديدۀ مركزي اين پژوهش، حك‌شدگي نظم و امنيت در بسترهاي اجتماعي و فرهنگي جامعۀ افغانستان شناخته شده است. بنابراين نتيجه‌ گرفته مي‌شود كه راه‌حل اساسي تأمين نظم و امنيت در اين كشور، برچيدن بسترهاي فرهنگي و اجتماعي جنگ و ناامني است.