حساسيت سوسك گرده‌خوار كلزا (Brassicogethes aeneus) به حشره‌كش‌هاي آزاديراكتين، آلفاسايپرمترين، ايميداكلوپريد و ماترين در شرايط آزمايشگاهي و مزرعه‌اي

سوسك گرده خوار كلزا Brassicogethes aeneus، يكي از آفات كليدي و مهم گياه كلزا در استان هاي شمالي كشور است. در اين پژوهش كارايي دو حشره كش گياهي ماترين و آزاديراكتين و هم چنين، حشره كش هاي آلفاسايپرمترين و ايميداكلوپريد، در شرايط آزمايشگاهي و مزرعه اي، روي اين آفت مورد بررسي قرار گرفت. زيست سنجي آزمايشگاهي از طريق قرار دادن حشرات در معرض غلظت هاي مختلف (پنج غلظت براي هر حشره كش) انجام شد. در اين آزمايش ها، بيشترين حساسيت به حشره كش آلفاسايپرمترين ثبت شد (LC50 = 0.1 mg ai/L) و پس از آن، به ترتيب حشره كش هاي ماترين (1.2)، ايميداكلوپريد (60) و آزاديراكتين (mg ai/L 100.7) قرار گرفتند. آزمايش مزرعه اي در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي به سه شيوه مختلف اجرا شد: ايجاد مانع (پارچه توري) پيش از اعمال تيمارها، ايجاد مانع پس از اعمال تيمارها و كرت هاي بدون مانع. در شرايط مزرعه اي (تيمار رايج؛ بدون مانع)، حشره كش هاي گياهي كنداثرتر بوده و كارايي مناسب آن ها چهار روز بعد از تيمار مشاهده شد. با اين حال، پس از يك هفته، كارايي هر چهار تيمار بيش از 90 درصد بود. در نقطه پاياني آزمايش (چهار هفته)، بيشترين كارايي را ايميداكلوپريد (73.4 درصد) داشت و پس از آن، تيمارهاي آلفاسايپرمترين (59 درصد)، ماترين (51.4 درصد) و آزاديراكتين (47.9 درصد) قرار داشتند. نتايج اين پژوهش نشان داد كه حشره كش آلفاسايپرمترين در شرايط انبوهي آفت مي تواند به عنوان جايگزين تيمار رايج ايميداكلوپريد استفاده شود. علاوه بر اين، داده ها نشان دهنده كارايي مناسب و قابل رقابت تركيب گياهي ماترين براي كنترل اين آفت بود.