عنوان مقاله :
آسيبشناسي گذار به دموكراسي در مصر، در سالهاي 1950 تا 2020
پديد آورندگان :
ذوالفقاري ، وحيد دانشگاه مونيخ
كليدواژه :
اقتدارگرايي , خاورميانه , دموكراسيخواهي , گذار به دموكراسي , مصر
چكيده فارسي :
سياست غيردموكراتيك، حضور پايدار نيروهاي نظامي در عرصۀ سياسي و اقتصادي، نهادينگي آموزههاي اقتدارگرايي، نبود پيوند بين انديشههاي ايدئولوژيكي و راهبردي و كاربرد نمادين دموكراسي در تاريخ سياسي مصر، سياستورزي را به امتياز انحصاري حاكميت و نيروهاي نظامي تبديل كرد. اين شيوۀ حكمراني با دگرستيزي و تلاش براي محدوديت سياست، ضمن تلقي جنبشهاي دموكراسيخواه بهمثابۀ تخليۀ انرژيهاي فرسودۀ كنشهاي جمعي، به بازدارندهاي در گذار به دموكراسي تبديل شد. برگرفته از نوع ساخت قدرت و رفتارهاي كارگردانان اصلي بازي سياست از يكسو و چرخۀ پايدار اقتدارگرايي پوپوليستي، شبهدموكراسي و نواقتدارگرايي از سوي ديگر، ناكامي تجربۀ دموكراتيك مصر و شكنندگي گذار بهسوي دموكراسي بهمثابۀ پيروزي ساختار بر كارگزار انگاشته ميشود. اين پرسش مطرح است كه چرا گذار به دموكراسي در مصر ناكام بوده است؟ در پاسخ اين فرضيه مطرح ميشود كه سياستورزي و حكمراني در مصر مبتني بر ليبراليسم غيردموكراتيك است؛ اينگونه كه با وجود ظهور آموزههاي شبهليبرالي در دورههاي مختلف، هرگز زيست سياسي دموكراتيك در مصر نهادينه نشد. با الهام از منطق جامعهشناسي تاريخي و نظريۀ گذار به دموكراسي، فرضيه را با روش تحليلي و تاريخي به آزمون ميگذاريم. يافتههاي پژوهش نشان ميدهد چرخۀ اقتدارگرايي پوپوليستي، شبهاقتدارگرايي، شبهدموكراسي و نواقتدارگرايي در مصر، نشان ميدهد فراغت از آموزههاي دموكراتيك، نهادينگي عادتوارههاي اقتدارگرا و نبود فرهنگ دموكراتيك در زيست سياسي مصر سبب ناكامي جنبشهاي دموكراسيخواه خواهد شد.
عنوان نشريه :
مطالعات بنيادين و كاربردي جهان اسلام
عنوان نشريه :
مطالعات بنيادين و كاربردي جهان اسلام