بررسي رابطه علي باورهاي فراشناختي و نشخوار فكري با فرسودگي شغلي با ميانجي گري دشواري تنظيم هيجان در كارمندان بانك شهر مشهد سال 1401

زمينه و هدف: منابع انساني مهمترين سرمايه و عامل موفقيت سازمان ها محسوب مي شوند. عوامل متعددي عملكرد شغلي كاركنان را تحت تاثير قرار مي دهد و باعث فرسودگي شغلي آنان مي گردد. اين مطالعه با هدف بررسي نقش ميانجي گري دشواري تنظيم هيجاني در رابطه باورهاي فرا شناختي و نشخوار فكري با فرسودگي شغلي انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر به روش همبستگي انجام شد. جامعه آماري اين مطالعه را كارمندان  بانك هاي شهر مشهد  در سال 1401 تشكيل مي دادند. حجم نمونه تعداد 320 نفر بودند كه به روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شدند. مشاركت كنندگان به پرسش نامه هاي فرسودگي شغلي مسلش، پرسش نامه دشواري تنظيم هيجان DERS و پرسشنامه نشخوار فكري نولن هوكسما و مارور و پرسش نامه باورهاي فراشناختي ولز پاسخ دادند. نتايج: تحليل مسير نشان داد، باورهاي فرا شناختي و نشخوار فكري به شكل مستقيم و غيرمستقيم و از طريق دشواري تنظيم هيجاني منجر به افزايش فرسودگي شغلي در كارمندان شدند. باورهاي فراشناختي با ابعاد  دشواري تنظيم هيجان رابطه مستقيم و معني داري (p=0.05 و r=0.54) داشت، بين باورهاي فراشناختي با ابعاد دشواري تنظيم هيجان رابطه معكوس (p=0.05 و r=-0.34) مشاهده گرديد، همچنين پاسخ هاي نشخواري با تمام ابعاد دشواري تنظيم هيجان رابطه مستقيم (p=0.001 و r=0.31) نشان داد. بين فرسودگي شغلي با ابعاد تنظيم هيجان رابطه ي مستقيم و ضعيف (p=0.05 و r=0.24) ديده شد. نتيجه گيري: اين يافته ها بر نقش باورهاي فرا شناختي و نشخوار فكري فرد در كاهش دشواري تنظيم هيجاني، جهت نيل به فرسودگي شغلي تاكيد دارد.