عنوان مقاله :
ايران را از دست «ايران» نجات دهيم؛ نقدي نو تاريخ گرايانه بر روايتهاي ايران محور
پديد آورندگان :
حافظي ، مرتضي دانشگاه فردوسي - دانشكده حقوق و علوم سياسي
كليدواژه :
ايران , نزاع هويتي , نو تاريخگرايي , هويت باستاني , هويت اسلامي , هويت ايرانشهري
چكيده فارسي :
ايران به دشواره هايِ فراواني دچار و با تناقضها و بحرانهايِ گوناگوني دست گريبان است. در چنبره اين مشكله ها سخت از بيماري نا سياستي و ناتاريخي گرايي رنج ميبرد و محزون است. نا سياست انديشي هايي كه دامان ايران را فراگرفته، روزبهروز عرصه تداوم را بر ايران تنگتر ميكند. روايتهايِ گذشته و تاريخ نگارانه ما آنچنان به كژتابيها و نافهميها آلودهشده است كه ايران را در زير آوار روايتهايي كه دم از احتشام و فخامت ميزنند، مدفون كرده است. هدف مقاله حاضر نقد روايتي است كه عالمانِ سياست از گذشته ما بازگو كردهاند؛ و در پي پاسخ به بحران عقبماندگي، انحطاط از انديشه قدسي، ايدئولوژي گرايي و نزاع بين سنت و مدرنيته، الگوي هويتيِ مذهبي، ناسيوناليستي، چپگرايانه و ايرانشهري را ارائه داده و هركس از ايران خود سخن گفته است. در اين روايت از يك تئوري تفسيري و تأويلي به سمت تئوري تقليدي رفته و ناكارآمد از اين بوده است كه بهطور مناسب آمدوشد آشفته كننده و ناآرام حوادث و گفتمانها را تبيين كند. اين نوشتار براي پرسش از چرايي اين وضعيت، فرضيهاي را مطرح ميكند كه بر اساس آن بايد ايران را از دست «ايران» رهاند. تلقي فرهنگي و آرمانگرايانه از گذشتهاي باشكوه،كه براي وجود آن نميتوان دلايلي علمي به دست دادُ «ايران» را به بزرگترين حجاب و مانع گذار تبديل كرده است. در اين نوشتار با استفاده از نظريه نو تاريخگرايي كه در پارادايم روش انتقادي قرار ميگيرد، كوشش ميشود دشواره ايرانِ بيمار را در درون همين روايتها بازشناخت. شايد اين روايت، تيره و نا خواستني باشد،اما رهايي از دشواره هايِ كنوني راهي بهجز خلاص شدن از تاريخ ايران آرماني ندارد.
عنوان نشريه :
جستارهاي سياسي معاصر
عنوان نشريه :
جستارهاي سياسي معاصر