ارائه الگوي راهبردها و چالش‌هاي آموزش كارآفريني در دوره اول متوسطه در ايران با رويكرد فراتركيب

پژوهش حاضر با هدف تركيب ادبيات گسترده در مورد آموزش كارآفريني در دوره اول متوسطه صورت گرفته است تا چارچوبي يكپارچه جهت الگوي راهبردها و چالش‌هاي آموزش كارآفريني ارائه نمايد. اين پژوهش از نظر هدف كاربردي است و با روش كيفي فراتركيب انجام شده است و جامعه آماري كليه مطالعات انجام شده در بازه زماني (2003-2020) و انجام مصاحبه نيمه‌ساختار‌يافته با افراد متخصص و صاحب‌نظر در زمينه آموزش كارآفريني در ايران مي‌باشد. از اين رو، 1500 پژوهش در زمينه موضوع مورد نظر ارزيابي و در نهايت 122 مقاله به صورت هدفمند انتخاب گرديد و در گام دوم با 22 نفر از افراد تا رسيدن به اشباع نظري مصاحبه انجام شد. با تحليل محتوا و تركيب ادبيات مربوطه و پياده‌سازي مصاحبه‌هاي انجام شده، با روش كدگذاري باز، محوري، و انتخابي، در مجموع 700 كد مفهوم، 128 مقوله محوري و 9 مقوله كليدي طي فرآيند جستجو و تركيب نظام‌مند انتخاب و مورد تحليل قرار گرفت. نتايج تحليل نشان داد مهم‌ترين مقوله‌هاي كليدي شناسايي شده در بخش چالش‌ها شامل، عدم پيش‌نيازهاي لازم آموزش كارآفريني، چالش ساختاري سيستم آموزشي، چالش اجراي آموزش كارآفريني، چالش خروجي و ارزيابي نهايي و مقوله‌هاي كليدي در بخش راهبردهاي آن شامل، بسترسازي آموزش با رويكرد كارآفريني، طراحي و تدوين برنامه آموزشي با رويكرد كارافريني، تلفيق و ادغام راهبردهاي ملي و بين‌المللي آموزش با رويكرد كارآفريني، تغيير رويكرد مدارس عادي به مدارس با رويكرد آموزش كارآفريني، همگام سازي و برون سازي فعاليت‌هاي كارآفرينانه بوده است. در نهايت با استفاده از اطلاعات بدست آمده، الگويي ارائه شد تا بدين وسيله الگوي جامع آموزش كارآفريني ويژه دوره اول متوسطه تبيين و تدوين شود. در نهايت الگويي چالش ها و راهبرد هاي آموزش كارآفرين ارائه شد.