تأثير سبك رهبري مدير حسابرسي بر اثربخشي حسابرسي داخلي

هدف: هدف اين مقاله بررسي رابطه بين سبك رهبري (تحول‌گرا، تبادل‌گرا و آزادانه) مدير حسابرسي داخلي و اثربخشي حسابرسي داخلي است. انتظار مي‌رود سبك‌هاي رهبري تحول‌گرا، تبادل‌گرا و آزادانه باعث افزايش اثربخشي حسابرسي داخلي شوند.روش: اين پژوهش از نظر هدف، كاربردي و از لحاظ روش، از نوع پژوهش‌هاي توصيفي پيمايشي است. داده‌هاي پژوهش با استفاده از روش پيمايشي گردآوري شده است و حسابرسان داخلي و مديران حسابرسي داخلي شاغل در شركت‌هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در سال ۱۳۹۹ به پرسش‌نامه پژوهش پاسخ داده‌اند. شايان ذكر است كه براي تحليل يافته‌ها، از روش معادلات ساختاري استفاده شده است. براي اندازه‌گيري متغيرهاي مستقل و وابسته، از پرسش‌نامه باس و اوليون (۱۹۹۰) و لنز و همكاران (۲۰۱۷) استفاده شده است.يافته‌ها: نتايج حاصل از آزمون فرضيه‌ها نشان داد كه سبك‌هاي رهبري تحول‌آفرين، تبادل‌گرا و آزادانه، بر اثربخشي حسابرسي داخلي تأثير مثبتي دارد و اثربخشي حسابرسي داخلي را افزايش مي‌دهند. همچنين سبك رهبري تبادل‌گرا تأثير بيشتري نسبت به ساير سبك‌ها (تحول‌آفرين و آزادانه) بر اثربخشي حسابرسي داخلي دارد.نتيجه‌گيري: از يافته‌هاي پژوهش نتيجه مي‌شود كه سبك رهبري باعث افزايش اثربخشي حسابرسي داخلي مي‌شود. به عبارت ديگر، مدير حسابرسي داخلي با اداره كردن واحد حسابرسي داخلي به سبك رهبري تحول‌آفرين، تبادل‌گرا و آزادانه، باعث اثربخشي حسابرسي داخلي در انجام وظايف خود مي‌شود. همچنين سبك رهبري آزادانه، نسبت به سبك رهبري تحول‌آفرين و تبادل‌گرانه، تأثير بيشتري بر اثربخشي حسابرسي داخلي دارد.