تخصيص ظرفيت مطلوب منابع خورشيدي به منظور دستيابي به حداكثر سطح نفوذ و بهبود پروفايل ولتاژ در سيستم توزيع

مسئله تعيين ظرفيت و موقعيت بهينه منابع توليد پراكنده يكي از موضوعات بااهميت در طراحي و بهره‌برداري از سيستم‌هاي قدرت مي‌باشد. براي پوشش دادن به اين موضوع، در اين مقاله يك مدل جديد چندهدفه براي تخصيص بهينه منابع خورشيدي در سيستم‌هاي توزيع شعاعي مبتني بر توابع اهدافي مانند بهبود پروفيل ولتاژ، كاهش تلفات و حداكثرسازي سطح نفوذ پيشنهاد شده است. مقادير بهينه به عبارتي، ظرفيت منابع خورشيدي جهت برآورده نمودن پروفايل ولتاژ بهينه و تلفات كمينه تحت سطوح نفوذ بالاي اين منابع به دست آمده است. نظر به اينكه، اين توابع در تضاد يكديگر بوده، براي حل همزمان آنها يك الگوريتم توسعه يافته چند هدفه گرگ خاكستري پيشنهاد شده است. نسبت به ساير روش‌هاي حل مسائل چندهدفه، روش بهينه‌سازي چندهدفه گرگ خاكستري پيشنهادي قابليت بسيار بالايي در حل مسائل چندهدفه و يافتن جبهه‌هاي پارتو دارد و از قرار گرفتن در بهينگي‌هاي محلي جلوگيري مي‌نمايد. علاوه بر اين به منظور ارتقاي قابليت‌هاي روش گرگ خاكستري از روش سلسله مراتبي اجتماعي تصحيح شده براي كاهش زمان حل و بهبود ماتريس تخصيص استفاده شده است. در نهايت، روش پيشنهادي و مدل مورد نظر بر روي يك سيستم استاندارد در شرايط كاري مختلف مورد ارزيابي قرار گرفته است. نتايج به دست آمده نشان داده كه روش پيشنهادي در مقايسه با ساير الگوريتم هاي چند هدفه توانسته پروفيل ولتاژ را در حد قابل قبولي نگه داشته و تلفات را به صورت قابل ملاحظه اي كاهش دهد. براي سطوح نفوذ كم تا متوسط، تلفات تمايل به كاهش يافتن تا رسيدن به مينيمم مقدار را داشته و براي سطوح نفوذ بالاتر از 100 درصد، تلفات افزايش مي‌يابد. همچنين در سطح نفوذ 300 درصد كارائي سيستم از منظر پروفايل ولتاژ با استفاده از تخصيص بهينه حدود 12 درصد بهبود يافته است كه اين نشانگر كارائي بسيار مناسب روش پيشنهادي حتي در سطوح نفوذ بالا مي باشد. علاوه بر اين اثبات گرديد در مقايسه با ساير روش‌هاي بهينه‌سازي چندهدفه روش پيشنهادي داراي عملكرد مناسبي از منظر پارامتر فاصله نسل معكوس بوده است.